محکم کاری. [ م ُ ک َ ] ( حامص مرکب ) عمل محکم کار. استوارکاری. کاری را متقن و استوار و نیکو انجام دادن. قایم کاری : کار از محکم کاری عیب نمیکند.
فرهنگ فارسی
کاری را متقن و استوار و نیکو انجام دادن : کار از محکم کاری عیب نمیکند .
واژه نامه بختیاریکا
دو کِفتِه؛ میخ کُفتن؛ چار می کِردِن
پیشنهاد کاربران
Better safe than sorry = کار از محکم کاری عیب نمی کند.
اِحکام
For good measure in addition to other things in order to make certain that something is successful or complete After I saw my ex - girlfriend walk into the store, I immediately cast my eyes down and then ducked behind the magazine rack for good measure