محو کن

لغت نامه دهخدا

محوکن. [ م َح ْوْ ک ُ ] ( نف مرکب ) نابود و نیست کننده. ازبین برنده. || نوعی آب خشک کن که در نقاشی به کار است.

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - محو کننده پاک کننده . ۲ - نابود کننده از بین برنده . ۳ - آب خشک کنی که در نقاشی از آن استفاده میشود .

پیشنهاد کاربران

بپرس