محو و مات

لغت نامه دهخدا

محو و مات. [ م َح ْ وُ ] ( ترکیب عطفی ، ص مرکب ) از اتباع است. از خود بیخود. واله و حیران و مبهوت.
- محو و مات جمال کسی شدن ؛ شیفته و حیران جمال شدن.
- محو و مات شدن ؛ از خود بیخود شدن. واله و حیران و مبهوت شدن.

فرهنگ فارسی

واله و حیران و مبهوت

پیشنهاد کاربران

بپرس