محو و مات. [ م َح ْ وُ ] ( ترکیب عطفی ، ص مرکب ) از اتباع است. از خود بیخود. واله و حیران و مبهوت.- محو و مات جمال کسی شدن ؛ شیفته و حیران جمال شدن.- محو و مات شدن ؛ از خود بیخود شدن. واله و حیران و مبهوت شدن.