محنه

لغت نامه دهخدا

محنه. [ م َ ن َ ] ( اِخ ) منزلی است بین کوفه و دمشق. ( معجم البلدان ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - آزمایش . ۲ - رنج : هر چه بلا و محنت است آنرا پوشیده دارد . جمع : محن . یا ایام ( دور. ) محنت . ( کلام ) . سالهایی است که مردم را بمسال. خلق قر آن امتحان میکردند . اگر قر آن را مخلوق میدانستند رها میساختند والا به تعذیب ایشان می پرداختند . مامون بسال ۲۱۸ ه . ق . فرمانی برای اسحاق بن ابراهیم نوشت که باید قاضیان و گواهان و محدثان را بقر آن آزمایش کند . هر کس قر آن را مخلوق داند رها سازد و هر که جز آن گوید بوی گزارش دهد تا رای خود را دربار. او بفرماید . گروهی از روی عقیدت یا بیم به مخلوق بودن قر آن گواهی دادند و گروهی که آنرا مخلوق ندانستند یا سکوت کردند گرفتار شکنجه ها شدند یا بقتل رسیدند و این امر تا ایام متوکل ادامه داشت .
منزلی بین کوفه و دمشق

دانشنامه آزاد فارسی

مِحنَه
(یا: محنت؛ در لغت به معنای تحقیق و آزمودن عقیده، هم ریشۀ واژۀ امتحان) در اصطلاح تاریخی، نام عمل تفتیش عقاید محدثان در امر حادث و مخلوق بودن یا قدیم و ازلی بودن قرآن به روزگار خلفای عباسی (مأمون، معتصم، و واثق) یعنی از حدود ۲۰۰ تا ۲۳۲ق (آغاز خلافت متوکل) است. بحث دربارۀ حدوث و قدم کلام الله، که بعدها ظهور فرقۀ اشعری بر شدت آن افزود، از اولین و مهم ترین مباحث میان مسلمانان بود. عقیده به قدمت یعنی ازلی بودن قرآن در اواخر دورۀ بنی امیه تقریباً رأی عمومی بود و کسی جرأت نداشت با آن مخالفت کند. اولین کسی که به مخالفت با آن برخاست و مخلوق بودن قرآن را اظهار کرد، جعد بن درهم بود که در ایام خلافت هشام بن عبدالملک به قتل رسید. در زمان هارون الرشید و درپی قوت گرفتن معتزله عقیده به خلق قرآن رواج یافت؛ اما معتزله تا پیش از عصر مأمون شهامت ابراز علنی عقیدۀ خود را نداشتند. در این میان کسی که بیش از همه در نگاه داری عقیدۀ قدیم خود و مخالفت با رأی مأمون و معتزله پافشاری کرد احمد حنبل بود که با وجود سختگیری عمّال مأمون زیر بار نرفت. عقیده به مخلوق بودن قرآن به استناد استدلال های عقلی و آیات قرآن و احادیث نبوی بوده است.

پیشنهاد کاربران

بپرس