محنت بار

/mehnatbAr/

مترادف محنت بار: پربلا، پررنج، پرمرارت، پرمشقت، رنجبار، مرارت آمیز، مشقت آمیز، مشقت بار

معنی انگلیسی:
baleful, disastrous, miserable

لغت نامه دهخدا

محنت بار. [ م ِ ن َ ] ( نف مرکب ) اندوه بار. سختی آور. رنج آور. نکبت بار. سخت. پرمشقت.

فرهنگ فارسی

توام با محنت رنج بار پرمشقت : زندگی محنت باری داشت .

فرهنگ عمید

پر از رنج و محنت.

مترادف ها

baleful (صفت)
غم انگیز، مصیبت بار، محنت بار

فارسی به عربی

موذ

پیشنهاد کاربران

بپرس