کسی کو شدی ناامید از جهان
در آن محنت آباد گشتی نهان.
نظامی.
سینه من کاسمان درخون اوست از خرابی محنت آبادست باز.
؟
|| کنایه از دنیاست : چو روزی بگذرم زین محنت آباد
از آن ترسم کزین هم ناوری یاد.
نظامی.
که ای بلندنظر شاهباز سدره نشین نشیمن تو نه این کنج محنت آباد است.
حافظ.