محمود تارابی (قرن ۷ق) صوفی مبارز ایرانی . در ۶۳۶ق بر مغولان که به بخارا تاخته بودند، شورید و رفته رفته پیروانی یافت . شورش تارابی در حکمرانی محمود یلواج به وقوع پیوست . تارابی به ادعای ارتباط با جهان غیب (پری خوانی ) پیروان انبوهی یافت ، تا جایی که شمس الدین محبوبی ، که به فضل و نسب آوازه داشت ، به حمایت از تارابی برخاست . محمود یلواج تصمیم به قتل تارابی گرفت ، اما ترفندش عملی نشد. تارابی با پیروانش به بخارا روی آورد و مغولان گریختند. مردم به نام وی خطبه خواندند (۶۳۰ق). تارابی در ۶۳۸ق بساط حکومت قراختاییان را برچید و آل برهان را از قدرت برکنار کرد و فقیهی به نام محمد بن احمد محبوب را امارت داد. تارابی پس از نبردی که بر مغولان پیروز شد ناپدید گردید. پیروان او این گم شدن را غیبت پنداشتند. سرانجام بخارا به دست مغولان افتاد و شورش تارابی که درونمایۀ مذهبی داشت، فرو نشست .
محمود تارابی یا محمود غربال بند پیشه وری از اهالی تاراب و شغلش قلبیرسازی بود که در سال ۶۳۶ ه. ق علیه مغولان قیام کرد و طی نطقهایی مهیج مردم دهات و قصبات اطراف را به مبارزه با اشغالگران مغول و عمال داخلی ... [مشاهده متن کامل]
آنان برانگیخت. بعد از مرگ جلال الدین خوارزمشاه مقاومت چندانی علیه حملهٔ مغول صورت نگرفت تا این که محمود تارابی ( نام دیگرش محمود غربال بند ) در سال ۶۳۶ در بخارا قیام کرد و مغولان را در جنگ شکست داد. بخارا در حملات اولیه مغولان بطرز شگفت آوری درهم کوبیده شد و گروه کثیری از مردم آن کشته شدند. این شهر ده ها سال به کلی خالی از سکنه بود و پس از آن به تدریج زندگی در این شهر، که تا پیش از حمله مغولان از بزرگترین شهرهای ایران محسوب می گشت، روال عادی به خود گرفت. در این ایام بخارا و قصبات اطراف بیشتر توسط اشراف محلی و زمینداران بزرگ اداره می شد و آنان باج و خراج سالیانه را به حاکم مغول این شهر پرداخت می کردند؛ این امراء محلی در جمع آوری مالیات ظلم فراوانی می کردند و مردم شهری و روستایی را به شدت تحت فشار قرار داده بودند. پیام محمود به مردم شوری در مناطق مختلف اطراف بخارا افکند و در اندک مدتی گروه زیادی از اهالی روستاهای مختلف به زیر بیرق او گرد آمدند. تارابی در اندک مدتی بر شهر مهم بخارا دست یافت و یکی از پرهیزکاران این شهر برهان الدین نامی را به خلافت برگزید و بزرگان و امراء محلی را که بر مردم ستم می راندند به سختی مجازات کرد. محمود مردم بخارا و روستاهای اطراف را مورد حمایت خود قرار داد و به آن ها اطمینان داد که دوران ظلم و ستم در حال سپری شدن است و او حق آنان را از ظالمان مغول و عمال داخلی آن ها می گیرد. بزودی خبر قیام مسلحانه تارابی به اطلاع مغولان رسید و آنان لشکری را به دفع تارابی و یاران او فرستادند. دو سپاه بزودی رویاروی یکدیگر صف کشیدند و در طی جنگی سخت یاران تارابی که ازسلاح کافی نیز برخوردار نبودند موفق به شکست مغولان و امرای محلی شدند و نزدیک به ده هزار نفر از آنان را به قتل رساندند. با پیروزی تارابی بر مغولان، که تا پیش از آن رعب و وحشت عجیبی در مردم شهرهای مختلف ایران به وجود آورده بودند، دامنه قیام بالا گرفت. مغولان پس از این شکست ارتش بزرگی به فرماندهی جورماغون مغول را برای سرکوب محمود اعزام کردند که باعث کشته شدن محمود تارابی و یار وفادار او شمس الدین محبوبی در میدان جنگ شد. بعد از مرگ محمود تارابی، دو برادر او به نام های محمد و علی برای ادامه قیام توسط مردم به فرمانروایی بخارا برگزیده شدند. پس از آگاهی مغولان از ادامه قیام، ارتشی به فرماندهی دو امیر مغول با نام های ایلدز و چکین قورچی دوباره به بخارا هجوم آوردند و موفق به شکست قیام کنندگان شدند و عده زیادی از آن ها را به قتل رساندند و بخارا یک بار دیگر مورد غارت این خونخواران قرار گرفت. قیام محمود تارابی اگرچه مدت زمان کوتاهی بطول انجامید ولی سبب هراس مغولان از مردم و وقوف و آگاهی بر خشم و کینه نهفته در سینه های آنان شد به گونه ای که پس از سرکوب این قیام منکوقاآن خان بزرگ مغول به حکام مغول و امراء محلی ایرانی هشدار داد که از قدرت خود سوء استفاده نکنند و به زورگویی و اعمال جابرانه خود خاتمه دهند. منابع تاریخی اطلاع چندانی از محمود تارابی به دست نمی دهند ولی ظاهراً وی دارای نفوذ معنوی فوق العاده ای در بین یاران و پیروان خود بوده است و آنان وی را صاحب کرامت و قدرت خارق العاده ای می دانسته اند. گویند در حین جنگ اول با مغولان ناگهان تندبادی وزیدن رفت و گرد وغباری سهمگین در هوا برخاست که موجب شکست مغولان شد و مردم این امر را ناشی از قدرت معنوی محمود تارابی دانستند. یاران تارابی مرگ او را هیچگاه باور نکردند و معتقد بودند وی غیبت نموده و مجدداً ظهور خواهد کرد.