محمدی هِرَوی (اواخر قرن ۱۰ و اوایل قرن ۱۱ق)
نگارگر و طراح ایرانی. دستاوردهایش زمینه ساز شکل گیری مکتب اصفهان شد. از محل تولد و وفات او اطلاعاتی موجود نیست، لیکن بنا بر نوشته های مورخین، از هرات به تبریز نقل مکان کرد، ولی به دربار و خدمت پادشاهان صفوی درنیامد. در تبریز نزد سلطان محمد، و دیگر استادان نامدار هنر آموخت. محمدی هروی با تکیه بر واقع گرایی و مردم نگاریِ آثار کمال الدین بهزاد، به شیوۀ فردی اش دست یافت، که برگرفته از حالات و زندگی روزمرۀ مردم آن روزگار بود. شیوۀ رنگ آمیزی اش بسیار ساده و روان، و رها از الگوهای پیشین بود، تا جایی که سنّت ریز نگاری، و پرداختن بسیار به جزئیات را وانهاد. شبیه سازی و دستیابی به تناسبات در پیکره ها، و استفاده از طراحی خطی، از دیگر ویژگی های آثار اوست. با این حال در آثارش هرگز به شگردهای ژرفانمایی و قواعد طبیعت پردازی نزدیک نشد. هنرمندانی همچون رضا عباسی، محمد یوسف، و معین مصور باتوجه به دستاوردهای محمدی، الگوهای او را تا سر حد کمال ارتقا دادند. نقاشی شراب سازان (ح ۹۹۹ق) از معروف ترین آثار باقی مانده از وی به شمار می رود (کوچک نمودن ساختمان ها، برای تجسم شهر دوردست در این اثر، استثنایی در میان آثارش محسوب می شود، که احتمالاً این نوع ژرفانمایی را از نقاشی گورکانی به عاریت گرفته است). از دیگر آثار اوست: مجلس سماع و رقص درویشان، بزم شاهزاده ای در کنار نوازندگان در باغ، شاهزاده ای در حال شکار در کنار نوکران سایه بان به دست، نوازندگان دوره گرد و روستاییان در حال کار (۹۸۹ق).
نگارگر و طراح ایرانی. دستاوردهایش زمینه ساز شکل گیری مکتب اصفهان شد. از محل تولد و وفات او اطلاعاتی موجود نیست، لیکن بنا بر نوشته های مورخین، از هرات به تبریز نقل مکان کرد، ولی به دربار و خدمت پادشاهان صفوی درنیامد. در تبریز نزد سلطان محمد، و دیگر استادان نامدار هنر آموخت. محمدی هروی با تکیه بر واقع گرایی و مردم نگاریِ آثار کمال الدین بهزاد، به شیوۀ فردی اش دست یافت، که برگرفته از حالات و زندگی روزمرۀ مردم آن روزگار بود. شیوۀ رنگ آمیزی اش بسیار ساده و روان، و رها از الگوهای پیشین بود، تا جایی که سنّت ریز نگاری، و پرداختن بسیار به جزئیات را وانهاد. شبیه سازی و دستیابی به تناسبات در پیکره ها، و استفاده از طراحی خطی، از دیگر ویژگی های آثار اوست. با این حال در آثارش هرگز به شگردهای ژرفانمایی و قواعد طبیعت پردازی نزدیک نشد. هنرمندانی همچون رضا عباسی، محمد یوسف، و معین مصور باتوجه به دستاوردهای محمدی، الگوهای او را تا سر حد کمال ارتقا دادند. نقاشی شراب سازان (ح ۹۹۹ق) از معروف ترین آثار باقی مانده از وی به شمار می رود (کوچک نمودن ساختمان ها، برای تجسم شهر دوردست در این اثر، استثنایی در میان آثارش محسوب می شود، که احتمالاً این نوع ژرفانمایی را از نقاشی گورکانی به عاریت گرفته است). از دیگر آثار اوست: مجلس سماع و رقص درویشان، بزم شاهزاده ای در کنار نوازندگان در باغ، شاهزاده ای در حال شکار در کنار نوکران سایه بان به دست، نوازندگان دوره گرد و روستاییان در حال کار (۹۸۹ق).