محمدحسین فروغی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] میرزا محمدحسین متخلص به ادیب و ملقب به فروغی و ذکاءالملک و معروف به میرزافروغی متولد ۱۲۵۵ (ه. ق) از نویسندگان نامور و روشنفکران عصر خود بوده است.
وی پسر محمدمهدی ارباب اصفهانی می باشد. محمدمهدی از یهودیان بغداد می باشد که بعدها در اصفهان مقیم شدند. روزی در سال ۱۲۹۱ (ه. ق) که ناصرالدین شاه به مناسبت طرح بنای باغ عشرت آباد چهار درخت در آن جا کاشت، محمدحسین قصیده ای سرود با این مقطع:شعر ادیب باشد در مدح شاه شاهان چون آفتاب روشن مانند آب جاریشاه این شعر را شنید و او را ملقب به "فروغی" کرد. بعدها کلمه فروغی لقب و تخلص برای اولاد و اعقاب میرزامحمدحسین نام خانوادگی شد.
مشاغل
میرزامحمدحسین در جوانی مشغول به تجارت شد و چون متضرر گردید و سرمایه خود را به کلی از دست داد. مدتی در بندر لنگه و جهرم و مدتی نیز در فسا و یزد بود. از یزد به کرمان رفته و در دستگاه محمداسماعیل خان حاکم کرمان وارد شد. در زمانی که اعتمادالسلطنه وزیر انطباعات و دارالترجمه بود. محمدحسین در کار مطبوعات با او همکاری می کرد و بعد به مدیری دارالترجمه و مترجم زبان عربی و فرانسه با حقوق ماهی ۴۰ تومان رسید. محمدحسن خان او را در یادداشت های خود به عنوان میرزای شخصی یاد می کند: «صبح دارالترجمه رفتم از آن جا مستقیما با ملیجک اول و میرزا فروغی میرزای خودم و چند نفر دیگر.. ». میرزا فروغی به واسطه دوستی و همراهی با میرزا ملکم خان و هم فکری و هم مسلکی با او درسال ۱۳۰۸ (ه. ق) دچار دردسر می شود. چندی بست نشین بود تا به وساطت امین السلطان بخشیده شد.
القاب وی
میرزا محمدحسین فروغی در سال ۱۳۱۱ (ه. ق) شهرت و عنوانش میرزامحمدحسین، متخلص به ادیب و ملقب به فروغی شد، در این سال هم خان شد و هم به ذکاءالملک ملقب گردید.
امتیاز روزنامه تربیت
...

پیشنهاد کاربران

محمدحسین ادیب اصفهانی ( زادهٔ ربیع الاول ۱۲۵۵ هجری قمری ـ درگذشته ۱۰ رمضان ۱۳۲۵ هجری قمری ) متخلّص به فروغی و معروف به ذُکاءُالمُلک از رِجال صاحب علم و معرفت و ادب در دورهٔ قاجار به شمار می رود. وی در اشعار و نوشته های خود به «ادیب» تخلّص می کرد. لقبِ فروغی را ناصرالدین شاه به او داد. او پدر محمدعلی فروغی، ادیب و سیاست مدار نامدار، و ابوالحسن فروغی، روشن فکر و نواندیش دینی است. محمّدحسین فروغی استاد ادبیات فارسی مدرسهٔ علوم سیاسی تهران و مؤسس روزنامهٔ تربیت، اولین روزنامهٔ غیردولتی در داخل ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

محمّدحسین خان در اصفهان متولّد شده بود. که محمّدحسین خان فروغی فرزند آقا مهدی ارباب بوده است. جلال الدین همایی دربارهٔ شرح زندگی این خاندان مطالبی تأکید کرده است آن ها خانوادگی، درعین تجارت، اهل علم و فضل بوده اند. آقا مهدی مردی متدیّن بود، اما به عقاید خرافی و شهرت های عامیانه نمی گروید و امری را بدون تحقیق باور نمی داشت.
لقب ذُکاءُالمُلک ( یعنی خورشیدِ مملکت ) ، ابتدا ازآنِ محمّدحسین خان بود، و پس از وی بود که پسرش محمدعلی خان به دستور محمدعلی شاه ملقّب به ذُکاءُالمُلک دوم شد؛ ازاین رو برای پرهیز از اشتباه، گاه به محمّدحسین خان فروغی «ذُکاءُالمُلک اوّل» نیز می گویند. محمّدحسین فروغی، کسی که ادیب، شاعر و مترجم زبردستی بود، در زمینه های تاریخ، فلسفه و علوم سیاسی فردی آگاه و صاحب نظر بود و در شعر و ادب آنقدر مهارت داشت که وقتی با سرودن شعری برای ناصرالدّین شاه، مایهٔ خشنودی وی شد، شاه لقبِ «فروغی» بدو داد. خود ذُکاءُالمُلک اوّل دربارهٔ لقب «فروغی» چنین گفته است:
او که استاد ادبیات، فلسفه، تاریخ و زبان عربی بود و با آن که با اعتمادالسلطنه، وزیر انطباعات و دارالترجمه، بسیار دوست بود و سعی بر آن داشت که علوم سیاسی را نیز جزئی از رشته های موجود در مدرسه دارالفنون قرار دهد ولی ناصرالدّین شاه از ایجاد رشته سیاسی در دارالفنون وحشت داشت زیرا به قول محمّدحسین خان فروغی «از کلمه آزادی، دموکراسی و قانون خوشش نمی آمد و از روشن شدن اذهان جوانان ایرانی وحشت داشت. از این رو ما نمی توانستیم هر مطلبی که بوی آزادی طلبی دارد عنوان کنیم. » محمّدعلی فروغی ( ذُکاءُالمُلک دوم ) بارها گفته و نوشته است من هرگاه که با پدرم محمّدحسین فروغی بودم به من می گفت:
در دوره پنجاه ساله ناصرالدّین شاه فقط دو ـ سه سال اول سلطنت او را که امیرکبیر صدر اعظم بود می توان گفت که دوره «روشنگری» برقرار بود و پس از مرگ او تا ۴۷ سال دیگر «دیکتاتوری ناصری» ادامه داشت؛ اما با آن که دیکتاتوری برقرار بود، ناصرالدین شاه به جز رشته سیاست، تدریس تمام علوم و فنون مرسوم جهانی را در دارالفنون رایج کرده بود و می توان به جرأت این دوره را با دوره استبداد منور اروپا از ابتدای رنسانس تا ۱۷۸۹ مقایسه کرد زیرا پادشاهان دیکتاتور مانند لویی چهاردهم، پادشاه فرانسه، کاترین دوم ملکه روسیه، فردریک دوم پادشاه پروس با وجود خودکامگی از نویسندگان تا آنجایی که به اساس خودکامگی آن ها مستقیماً لطمه نمی زد، میدان فعالیت می دادند؛ مانند ولتر و دالامبر. می توان به جرأت محمّدحسین خان فروغی را با نوشتن کتاب های مختلف فلسفی، تاریخی، ادبی و کتاب هایی مانند تاریخ سلاطین ساسانی، تاریخ اسکندر کبیر، غرایب زمین و عجایب آسمان، ترجمه سفر دور دنیا در هشتاد روز از ژول ورن و بالاخره کتاب باارزش دستور حکومت، ترجمه نامه علی بن ابی طالب به مالک اشتر و ده ها جلد کتاب علمی و فلسفی دیگر او را با دالامبر نویسنده دائرةالمعارف و ولتر مورخ بزرگ فرانسه مقایسه کرد. محمّدحسین فروغی مجبور بود برای رسیدن به مقصود یعنی آگاه کردن دانش آموزان دارالفنون به علوم سیاسی، فلسفه و تاریخ را طوری تدریس کند که با نتیجه گیری از عقاید فلاسفه و مورّخین، محصلین به نظریات سیاسی مختلف آگاه شوند. محمّدحسین فروغی ضمن تدریس تاریخ عمومی جهان و ادبیات دنیا به ویژه اروپا و عقاید فلسفی فلاسفه از یونان باستان تا عصر برگسون، به طور ضمنی و غیرمستقیم علوم سیاسی را در قالب مسائل فلسفی و تاریخی به دانش آموزان دارالفنون می آموخت. محمّدحسین خان همچنین به واسطهٔ دوستی و هم فکری که با ملکم خان داشت در دوران ناصری، مدّتی تحت تعقیب یا طرف بی اعتنایی واقع شد. اعتمادالسّلطنه در یادداشت های خود در ۱۲ رمضان ۱۳۰۸ هجری قمری به گرفتاری محمّدحسین خان فروغی و ورود مأمورین به خانهٔ او اشاره نموده است:

محمدحسین فروغیمحمدحسین فروغی
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/محمدحسین_فروغی

بپرس