سید محمدباقر شَفتی و یا سید محمد باقر رشتی ( زادهٔ ۱۱۸۰ یا ۱۱۷۵ قمری چرزه ( طارم ) - درگذشت ۱۲۶۰ قمری اصفهان ، مصادف با ۲ فروردین ۱۲۲۳ در اصفهان ) ( ۱۷۶۷ م - ۱۸۴۴م ) معروف به حجه الاسلام، رشتی و بیدآبادی، فقیه و روحانی شیعه بود. ساختن مسجد سید در بیدآباد اصفهان به او منسوب است. وی یکی از ثروتمندترین مالکان زمان خویش به شمار می رفت.
... [مشاهده متن کامل]
شفتی احتمالاً اولین کسی است که عنوان حجت الاسلام ( به معنی دلیل اسلام ) را دریافت کرده است. حجتی در کتاب خود نوشته که محمدباقر شفتی لقب حجت الاسلام را به شاگرد خود محمد اشرفی داده است. این عنوان بعدها به روحانی معروفی از کاشان نیز گفته شد ولی پس از آن به شدت از شأن این عنوان کاسته شد. دلیل گفتن این عنوان به شفتی، نقش دوگانهٔ او به عنوان قاضی و مفتی ای بود که کتابی پیرامون پیاده سازی شریعت اسلامی در زمان غیبت نوشت.
سیدمحمدباقر شفتی در حدود سال ۱۱۸۰ یا ۱۱۷۵ ( قمری ) در چرزه از روستاهای طارم زنجان متولد شد. نسب او بنا بر آنچه خود در مقدمه کتاب «مطالع الانوار» نوشته، با بیست و دو واسطه به موسی کاظم هفتمین امام شیعه می رسد. پدرش سید محمدنقی مُلاّی روستای چرزه بود. از زندگی سیدمحمدنقی اطلاعی در دست نیست، جز آن که شاید پیش از ۱۱۹۲ ( قمری ) درگذشته باشد. محمدباقر در بیست سالگی ( ۱۱۹۲ قمری ) شفت را ترک کرد و برای تحصیل علوم دینی به کربلا و سپس نجف رفت. در کربلا در درس محمدباقر وحید بهبهانی و سید علی طباطبایی و در نجف در درس سید محمدمهدی بحرالعلوم و جعفر کاشف الغطا حاضر شد. در سال ۱۲۰۵ ( قمری ) به ایران بازگشت و برای دیدار مهدی نراقی به کاشان رفت و یک سال بعد وارد اصفهان شد، در حالی که به گفتهٔ خود: جز یک دستمال که مقداری نان خشک در آن بود، و یک کتاب مدارک چیزی همراه نداشت. او ابتدا در مدرسه چهارباغ ساکن شد و شروع به بحث و تدریس نمود. اما متولی مدرسه از گرد آمدن طلاب در اطراف او خرسند نبود و از راه های مختلف نارضایتی خود را به گوش او می رساند. شفتی سرانجام به اجبار متولی، چهارباغ را ترک کرد و به مدرسهٔ میرزا حسین در بازارچهٔ بیدآباد رفت. به زودی مجلس درس او رونق گرفت و امامت یکی از مساجد بیدآباد به او سپرده شد. شفتی گرچه در آغاز ورود به اصفهان مجتهدی گمنام بود، اما با اجرای حدود شرعی و گرفتن تأیید از بعضی علمای نامدار اصفهان شهرت یافت. سید محمدباقر چرزه ای طارمی شفتی که در اواخر سلطنت فتحعلی شاه و تا اواخر محمد شاه در اصفهان مرجع عامه اهالی ایران بود، فقط جهت اشتهارش در ایران و افتخارش بر دیگران این بوده که در قتل نفوس که از نظر او شرعاً محکوم به قتل بوده اند، فوق العاده اهتمام می فرموده چنان که هنوز قبرستانی که در نزدیکی خانه او واقع است و محل دفن اجساد مقتولین او است در اصفهان موجود و موسوم به «قبلهٔ دعا» است و از قرار ثبت صحیحی که در خانواده او باقی است، قریب هشتاد نفر به دست او از قید زندگی رسته اند. او گرچه در دوران تحصیل در نجف و کربلا در فقر زندگی می کرد، بعد ورود به اصفهان در مدت کمی با تجارت و تصرف سهم خود از وجوه شرعیه در شمار ثروتمندان بزرگ عصر خود درآمد. محمد تنکابنی در قصص العلماء دربارهٔ دوران تحصیل او می نویسد که بعضی اوقات حتی قدرت تأمین غذای روزانه خود را نداشت و بر اثر گرسنگی غش می کرد و به این سبب سید علی طباطبایی، استاد شفتی در کربلا، شخصی را مأمور کرده بود تا روزانه دو قرص نان، یکی برای غذای ظهر، و دیگر برای غذای شب وی ببرد.
... [مشاهده متن کامل]
شفتی احتمالاً اولین کسی است که عنوان حجت الاسلام ( به معنی دلیل اسلام ) را دریافت کرده است. حجتی در کتاب خود نوشته که محمدباقر شفتی لقب حجت الاسلام را به شاگرد خود محمد اشرفی داده است. این عنوان بعدها به روحانی معروفی از کاشان نیز گفته شد ولی پس از آن به شدت از شأن این عنوان کاسته شد. دلیل گفتن این عنوان به شفتی، نقش دوگانهٔ او به عنوان قاضی و مفتی ای بود که کتابی پیرامون پیاده سازی شریعت اسلامی در زمان غیبت نوشت.
سیدمحمدباقر شفتی در حدود سال ۱۱۸۰ یا ۱۱۷۵ ( قمری ) در چرزه از روستاهای طارم زنجان متولد شد. نسب او بنا بر آنچه خود در مقدمه کتاب «مطالع الانوار» نوشته، با بیست و دو واسطه به موسی کاظم هفتمین امام شیعه می رسد. پدرش سید محمدنقی مُلاّی روستای چرزه بود. از زندگی سیدمحمدنقی اطلاعی در دست نیست، جز آن که شاید پیش از ۱۱۹۲ ( قمری ) درگذشته باشد. محمدباقر در بیست سالگی ( ۱۱۹۲ قمری ) شفت را ترک کرد و برای تحصیل علوم دینی به کربلا و سپس نجف رفت. در کربلا در درس محمدباقر وحید بهبهانی و سید علی طباطبایی و در نجف در درس سید محمدمهدی بحرالعلوم و جعفر کاشف الغطا حاضر شد. در سال ۱۲۰۵ ( قمری ) به ایران بازگشت و برای دیدار مهدی نراقی به کاشان رفت و یک سال بعد وارد اصفهان شد، در حالی که به گفتهٔ خود: جز یک دستمال که مقداری نان خشک در آن بود، و یک کتاب مدارک چیزی همراه نداشت. او ابتدا در مدرسه چهارباغ ساکن شد و شروع به بحث و تدریس نمود. اما متولی مدرسه از گرد آمدن طلاب در اطراف او خرسند نبود و از راه های مختلف نارضایتی خود را به گوش او می رساند. شفتی سرانجام به اجبار متولی، چهارباغ را ترک کرد و به مدرسهٔ میرزا حسین در بازارچهٔ بیدآباد رفت. به زودی مجلس درس او رونق گرفت و امامت یکی از مساجد بیدآباد به او سپرده شد. شفتی گرچه در آغاز ورود به اصفهان مجتهدی گمنام بود، اما با اجرای حدود شرعی و گرفتن تأیید از بعضی علمای نامدار اصفهان شهرت یافت. سید محمدباقر چرزه ای طارمی شفتی که در اواخر سلطنت فتحعلی شاه و تا اواخر محمد شاه در اصفهان مرجع عامه اهالی ایران بود، فقط جهت اشتهارش در ایران و افتخارش بر دیگران این بوده که در قتل نفوس که از نظر او شرعاً محکوم به قتل بوده اند، فوق العاده اهتمام می فرموده چنان که هنوز قبرستانی که در نزدیکی خانه او واقع است و محل دفن اجساد مقتولین او است در اصفهان موجود و موسوم به «قبلهٔ دعا» است و از قرار ثبت صحیحی که در خانواده او باقی است، قریب هشتاد نفر به دست او از قید زندگی رسته اند. او گرچه در دوران تحصیل در نجف و کربلا در فقر زندگی می کرد، بعد ورود به اصفهان در مدت کمی با تجارت و تصرف سهم خود از وجوه شرعیه در شمار ثروتمندان بزرگ عصر خود درآمد. محمد تنکابنی در قصص العلماء دربارهٔ دوران تحصیل او می نویسد که بعضی اوقات حتی قدرت تأمین غذای روزانه خود را نداشت و بر اثر گرسنگی غش می کرد و به این سبب سید علی طباطبایی، استاد شفتی در کربلا، شخصی را مأمور کرده بود تا روزانه دو قرص نان، یکی برای غذای ظهر، و دیگر برای غذای شب وی ببرد.