طارق طیب محمد بن بوعزیزی ( ۲۹ مارس ۱۹۸۴ – ۴ ژانویه ۲۰۱۱ ) دستفروش تونسی بود که در ۱۷ دسامبر ۲۰۱۰ در اعتراض به توقیف کالاهایش و تحقیری که یک مأمور زن شهرداری به او روا داشته بود خود را در مقابل ساختمان شهرداری به آتش کشید. اقدام بوعزیزی آغازگر انقلابی در تونس شد که به حکومت ۲۳ سالهٔ زین العابدین بن علی بر این کشور پایان بخشید.
... [مشاهده متن کامل]
پس از آن که خودسوزی بوعزیزی توانست به سرنگونی حکومت بن علی بینجامد. چندین مرد دیگر در سایر کشورهای عربی چون مصر، الجزایر و موریتانی نیز به تقلید از بوعزیزی به خودسوزی دست زدند. اقدام بوعزیزی بحث هایی را در محافل مذهبی هم برانگیخت. یوسف قرضاوی فقیه مصری در اظهاراتی همدردانه با بوعزیزی، وی و افراد دیگری را که به تأسی از او دست به خودکشی زده اند قربانی تبعیضات اجتماعی خواند و مسئولیت مرگ آن ها را بر عهدهٔ حاکمان کشورهایشان دانست. اما الازهر، معتبرترین دانشگاه اسلامی اهل سنت، در اعلامیه ای تأکید کرد که خودکشی در اسلام ممنوع است حتی اگر بخشی از اعتراضات سیاسی و اجتماعی باشد.
در مصر، عبدو عبدالمنعم جعفر، یک رستوران دار ۴۹ ساله خود را در مقابل پارلمان مصر به آتش کشید.
محمّد بوعزیزی ملقب به بوسبی جوانی تونسی از یک خانواده ۹ نفره بود. پدرش کارگری بود که در لیبی کار می کرد و هنگامی که محمد سه ساله بود درگذشت. محمد دوره دانش آموزی را در مدرسه ای در روستای سید صالح گذراند و از ۱۰ سالگی مجبور شد به کارگری بپردازد و سپس تحصیل را برای این که ساعات بیشتری کار کند ترک نمود برخی منابع یادآوری می کنند که او مدرک دانشگاهی گرفته ولی خواهرش سامیه گفت که او نتوانست تحصیلات متوسطه اش را هم به اتمام برساند.
مادر محمد می گوید که او تلاش کرد که به ارتش بپیوندد ولی موفق نشد و دنبال کارهای دیگری رفت ولی در آن ها نیز موفق نگردید. محمد سرپرستی خانواده اش را بعهده داشت و درآمد ماهانه اش حدود ۱۴۰ دلار بود که عمده آن از فروش سبزی و میوه در خیابان های سیدی بوزید به دست می آمد.
مأموران پلیس صبح روز جمعه ۱۷ دسامبر ۲۰۱۰ گاری میوه فروشی محمد بوعزیزی را که تلاش می کرد راه خودش را به سمت بازار میوه فروشی باز کند مورد حمله قرار داده و تلاش کردند اجناس او را مصادره کنند. عموی بوعزیزی که شاهد ماجرا بود برای نجات برادرزاده اش اقدام نمود و تلاش کرد که مأموران پلیس را قانع کند که به محمد اجازه بدهند تا برای کسب روزی به سمت بازار برود و مأمور نیز قبول کرد و از مأمور فادیه حمدی که بوعزیزی را به همراه دو پلیس دیگر بازداشت کرده بود خواست که او را آزاد کنند که او هم پذیرفت ولی بعداً مأموری فادیه حمدی مجدداً به سمت بازار رفته و شروع به مصادره اجناس بوعزیزی کرد که بوعزیزی به او اعتراض کرد و مأمور پلیس هم با باتون او را مورد ضرب و شتم قرار داده و با کمک دو مأمور دیگر او را روی زمین خوابانده و پولهایش را نیز گرفتند. مأمور پلیس زن سپس در مقابل حدود ۵۰ نفری که در محل حضور داشتند یک سیلی به صورت بوعزیزی نواخت که باعث شد بوعزیزی از شدت خجالت به گریه بیفتد. آنطور که فروشندگان و سایر شاهدان صحنه گواهی داده اند بوعزیزی فریاد زد که چرا چنین برخوردی با من می کنی؟ من یک آدم معمولی هستم و فقط می خواهم کار کنم.
... [مشاهده متن کامل]
پس از آن که خودسوزی بوعزیزی توانست به سرنگونی حکومت بن علی بینجامد. چندین مرد دیگر در سایر کشورهای عربی چون مصر، الجزایر و موریتانی نیز به تقلید از بوعزیزی به خودسوزی دست زدند. اقدام بوعزیزی بحث هایی را در محافل مذهبی هم برانگیخت. یوسف قرضاوی فقیه مصری در اظهاراتی همدردانه با بوعزیزی، وی و افراد دیگری را که به تأسی از او دست به خودکشی زده اند قربانی تبعیضات اجتماعی خواند و مسئولیت مرگ آن ها را بر عهدهٔ حاکمان کشورهایشان دانست. اما الازهر، معتبرترین دانشگاه اسلامی اهل سنت، در اعلامیه ای تأکید کرد که خودکشی در اسلام ممنوع است حتی اگر بخشی از اعتراضات سیاسی و اجتماعی باشد.
در مصر، عبدو عبدالمنعم جعفر، یک رستوران دار ۴۹ ساله خود را در مقابل پارلمان مصر به آتش کشید.
محمّد بوعزیزی ملقب به بوسبی جوانی تونسی از یک خانواده ۹ نفره بود. پدرش کارگری بود که در لیبی کار می کرد و هنگامی که محمد سه ساله بود درگذشت. محمد دوره دانش آموزی را در مدرسه ای در روستای سید صالح گذراند و از ۱۰ سالگی مجبور شد به کارگری بپردازد و سپس تحصیل را برای این که ساعات بیشتری کار کند ترک نمود برخی منابع یادآوری می کنند که او مدرک دانشگاهی گرفته ولی خواهرش سامیه گفت که او نتوانست تحصیلات متوسطه اش را هم به اتمام برساند.
مادر محمد می گوید که او تلاش کرد که به ارتش بپیوندد ولی موفق نشد و دنبال کارهای دیگری رفت ولی در آن ها نیز موفق نگردید. محمد سرپرستی خانواده اش را بعهده داشت و درآمد ماهانه اش حدود ۱۴۰ دلار بود که عمده آن از فروش سبزی و میوه در خیابان های سیدی بوزید به دست می آمد.
مأموران پلیس صبح روز جمعه ۱۷ دسامبر ۲۰۱۰ گاری میوه فروشی محمد بوعزیزی را که تلاش می کرد راه خودش را به سمت بازار میوه فروشی باز کند مورد حمله قرار داده و تلاش کردند اجناس او را مصادره کنند. عموی بوعزیزی که شاهد ماجرا بود برای نجات برادرزاده اش اقدام نمود و تلاش کرد که مأموران پلیس را قانع کند که به محمد اجازه بدهند تا برای کسب روزی به سمت بازار برود و مأمور نیز قبول کرد و از مأمور فادیه حمدی که بوعزیزی را به همراه دو پلیس دیگر بازداشت کرده بود خواست که او را آزاد کنند که او هم پذیرفت ولی بعداً مأموری فادیه حمدی مجدداً به سمت بازار رفته و شروع به مصادره اجناس بوعزیزی کرد که بوعزیزی به او اعتراض کرد و مأمور پلیس هم با باتون او را مورد ضرب و شتم قرار داده و با کمک دو مأمور دیگر او را روی زمین خوابانده و پولهایش را نیز گرفتند. مأمور پلیس زن سپس در مقابل حدود ۵۰ نفری که در محل حضور داشتند یک سیلی به صورت بوعزیزی نواخت که باعث شد بوعزیزی از شدت خجالت به گریه بیفتد. آنطور که فروشندگان و سایر شاهدان صحنه گواهی داده اند بوعزیزی فریاد زد که چرا چنین برخوردی با من می کنی؟ من یک آدم معمولی هستم و فقط می خواهم کار کنم.