محمد بن بعیث بن حلبس معروف به ابن بعیث ( متوفی ۲۲۹ خورشیدی ) ۲۳۵ ( قمری ) ، فرماندار عربتبار مرند در سده دوم هجری در زمان خلفای عباسی بود. ابن بعیث از رجال دورهٔ متوکل است، حلبس پدربزرگ وی، سربازی عرب بود که بر مرند چیره شد. محمد در مرند دژ و استحکامات نطامی ساخت و در سال ۱۹۴ خورشیدی تبریز و شاهی ( شهری در نزدیکی دریاچه ارومیه ) را تسخیر کرد. وی در ابتدا رابطهٔ خوبی با جنبش سرخ جامگان داشت اما پس از گذشت زمانی، با بازداشت یکی از سرداران بابک به مخالفت با این جنبش برخاست. همکاری او با عباسی ها به درازا نکشید و در زمان متوکل به زندان افتاد و در همان جا درگذشت.
... [مشاهده متن کامل]
وی به زبان فارسی علاقه مند بود و اشعاری به فارسی می سرود. به گفته طبری پیران مراغه شعرهای فارسی وی را می خوانده اند. برخی از پژوهشگران، محمد بن بعیث را نخستین پارسی سرای آذربایجان دانسته اند که نمونه ای از اشعار او باقی نمانده است البته مشروط به اینکه مراد از «الفارسیه» در تاریخ طبری همان پارسی دری باشد نه زبان متداول در آذربایجان آن روزگار یعنی آذری یا به تعبیر دکتر ریاحی، فهلوی.
پس از نبرد نهاوند، بعضی سربازان عرب، بیشتر از کوفه و به خواست خودشان، به داخل آذربایجان مهاجرت کردند. عربها، جمعیتهای کوچکی از سربازان و مأموران جمع آوری مالیات را در بعضی از شهرها مثل حلوان، دینور، ری، همدان، قزوین و اردبیل برجای گذاردند که معمولاً حدود چند صد نفر می شدند. پادگان های بزرگ عرب ها در اصفهان ( بیشتر همه در محله جی ) ، بردعه و «ارض روم» تا هشت هزار نفر سرباز داشتند تا جلوی هجوم بیزانسی ها را بگیرند و در شهر دربند حدود ۲۴۰۰۰ سرباز سوریه ای مستقر بودند تا با خزرها مقابله نمایند. بسیاری از آنان سرانجام به خانه های خود برمی گشتند، اما در موارد پادگان های کوچکتر، منابع اظهار می کنند که عرب ها با اعطای زمین و / یا مال از خزانه در ناحیه ساکن می شدند و خانه و مسجد می ساختند. با توجه به اینکه در این ناحیه از ایران، قبیله های چادرنشین و نیمه چادرنشین متعددی ( کردها، دیلمی ها، خزرها . . . ) زندگی می کردند، دولت مرکزی برای مهاجرت، غالباً قبایل چادرنشین عرب را بر عرب های یکجانشین ترجیح می داد تا بتواند از یک قبیله ضد قبیله دیگر استفاده کند. در اواخر قرن هشتم میلادی، خلفای عباسی سعی کردند با تشویق آمدن عرب های جدیدتر از بصره به عنوان رقیب مهاجرین قدیمی تر، تسلط خود بر ناحیه را قوی کنند که خیلی هم موفقیت آمیز نبود، اما نقش اقتصاد دامپروری را در تحولات ایران غربی نشان می دهد
... [مشاهده متن کامل]
وی به زبان فارسی علاقه مند بود و اشعاری به فارسی می سرود. به گفته طبری پیران مراغه شعرهای فارسی وی را می خوانده اند. برخی از پژوهشگران، محمد بن بعیث را نخستین پارسی سرای آذربایجان دانسته اند که نمونه ای از اشعار او باقی نمانده است البته مشروط به اینکه مراد از «الفارسیه» در تاریخ طبری همان پارسی دری باشد نه زبان متداول در آذربایجان آن روزگار یعنی آذری یا به تعبیر دکتر ریاحی، فهلوی.
پس از نبرد نهاوند، بعضی سربازان عرب، بیشتر از کوفه و به خواست خودشان، به داخل آذربایجان مهاجرت کردند. عربها، جمعیتهای کوچکی از سربازان و مأموران جمع آوری مالیات را در بعضی از شهرها مثل حلوان، دینور، ری، همدان، قزوین و اردبیل برجای گذاردند که معمولاً حدود چند صد نفر می شدند. پادگان های بزرگ عرب ها در اصفهان ( بیشتر همه در محله جی ) ، بردعه و «ارض روم» تا هشت هزار نفر سرباز داشتند تا جلوی هجوم بیزانسی ها را بگیرند و در شهر دربند حدود ۲۴۰۰۰ سرباز سوریه ای مستقر بودند تا با خزرها مقابله نمایند. بسیاری از آنان سرانجام به خانه های خود برمی گشتند، اما در موارد پادگان های کوچکتر، منابع اظهار می کنند که عرب ها با اعطای زمین و / یا مال از خزانه در ناحیه ساکن می شدند و خانه و مسجد می ساختند. با توجه به اینکه در این ناحیه از ایران، قبیله های چادرنشین و نیمه چادرنشین متعددی ( کردها، دیلمی ها، خزرها . . . ) زندگی می کردند، دولت مرکزی برای مهاجرت، غالباً قبایل چادرنشین عرب را بر عرب های یکجانشین ترجیح می داد تا بتواند از یک قبیله ضد قبیله دیگر استفاده کند. در اواخر قرن هشتم میلادی، خلفای عباسی سعی کردند با تشویق آمدن عرب های جدیدتر از بصره به عنوان رقیب مهاجرین قدیمی تر، تسلط خود بر ناحیه را قوی کنند که خیلی هم موفقیت آمیز نبود، اما نقش اقتصاد دامپروری را در تحولات ایران غربی نشان می دهد