[ویکی فقه] حاج محمد قاسم کاخکی در زمره افرادی است که نسب آنان به سردار بزرگ اسلام و صحابی وارسته، جناب مالک اشتر نخعی می رسد و از این جهت با نامورانی چون ورّام بن ابی فراس مؤلف «مجموعه ورّام» و نواده دختری او یعنی سید بن طاووس، اسکندر بن دربیس خرقانی، شیخ محمد حسن بن شیخ محمد ابراهیم یزدی اصفهانی (متوفّای ۱۲۶۸ هـ . ق) جدّ خاندان اشتری اصفهانی و نیز مرحوم شیخ جعفر نجفی کاشف الغطاء اشتراک نسب دارد. فرزند حاج محمّد قاسم، حاج محمّد حسن، در یکی از محلات هرات (از توابع افغانستان کنونی) ـ محله ای شیعه نشین معروف به «حوض کرباس» ـ روزگار می گذرانید.محمّد حسن که شخصی فاضل، پارسا و متدیّن بود، از این محل به گناباد (از توابع استان خراسان) مهاجرت نمود و در آبادی «کاخک» (کاخک گناباد) اقامت گزید.محمّد حسن به موازات تلاش های علمی و تحصیل معارف قرآنی و روایی، با رعایت موازین شرعی به کسب و کار هم مشغول بود و چون از راه حلال اندوخته ای به دست آورد، به منظور رفاه حال طلاب علوم دینی، در جوار بارگاه حضرت امام رضا علیه السّلام و در بست بالای مشهد رضوی مدرسه ای بنیان نهاد که به مدرسه «حاج حسن» موسوم است. «این مدرسه بین مدرسه نوّاب و حرم مقدس رضوی قرار داشت که اکنون در طرح توسعه حرم مطهر خراب شده است.»آن مرد شریف به احداث این بنای آموزشی و علمی اکتفا نکرد و نسبت به تعمیر برخی مدارس مشهد همت گماشت و اموال منقولی را وقف آنها ساخت؛ در اصفهان نیز از عمران و آبادانی مراکز علوم دینی غافل نبود.
محمّد حسن به دلایلی که مورّخان و شرح حال نگاران بدان ها اشاره نکرده اند، کاخک گناباد را به مقصد اصفهان ترک نمود و در این شهر رحل اقامت افکند. مدتی از سکونت وی در این دیار سپری نشده بود که در نوزدهم ربیع الثانی سال ۱۱۸۰ هـ . ق صاحب فرزندی گردید که او را «محمّد ابراهیم» نامید. این کودک دوران شکوفایی خویش را تحت تربیت پدری فاضل، پارسا و اهل تقوا و مادری نیکو سرشت سپری کرد. مدت ده بهار که از سن او گذشت ابرهای تیره و تاری سپهر زندگی او را تحت تأثیر قرار داد و مربّی عالی قدر، دلسوز و نخستین استاد خود؛ یعنی پدری رئوف را در سال ۱۱۹۰ هـ . ق از دست داد و این ضایعه اسف انگیز در ذهن تازه شکفته اش اثر گذاشت و بعدها آن را به عنوان خاطره ای رنج آور از ذهن می گذرانید.محمّد ابراهیم اگر چه از نعمت پدر محروم گشت؛ ولی فقیه بیدار دل، آیت الله آقا سید محمد بید آبادی بر حسب توصیه پدرش، به تربیت وی کوشید و او در سنین نوجوانی فضایل و مکارم اخلاقی را از او آموخت و در زمره شاگردان این عارف عرش آشنا در سیر و سلوک معنوی قلمداد گردید. محمّد ابراهیم کرباسی به نخستین مربیان خود اشاره کرد و خاطر نشان ساخته است:«اولین کسی که دانش را از او فرا گرفتم، مرحوم والد ماجد، صاحب نفس قدسی و پس از او، مرحوم آقا سید محمد گیلانی بید آبادی و بعد از او میرزا محمد علی فرزند مظفّر بود ... این افراد در طریق تزکیه و تقوا از اوتاد و ارکان بلاد بوده اند.» کرباسی در جای دیگر به ساده زیستی و قناعت سید محمد بید آبادی اشاره کرد و گفته است:«شش ماه متوالی خوراک ایشان و خانواده اش هویج بود و از شدت فروتنی و برای پیروی از سنت نبوی، بر الاغ برهنه ای سوار می گردید.»
محمّد حسن به دلایلی که مورّخان و شرح حال نگاران بدان ها اشاره نکرده اند، کاخک گناباد را به مقصد اصفهان ترک نمود و در این شهر رحل اقامت افکند. مدتی از سکونت وی در این دیار سپری نشده بود که در نوزدهم ربیع الثانی سال ۱۱۸۰ هـ . ق صاحب فرزندی گردید که او را «محمّد ابراهیم» نامید. این کودک دوران شکوفایی خویش را تحت تربیت پدری فاضل، پارسا و اهل تقوا و مادری نیکو سرشت سپری کرد. مدت ده بهار که از سن او گذشت ابرهای تیره و تاری سپهر زندگی او را تحت تأثیر قرار داد و مربّی عالی قدر، دلسوز و نخستین استاد خود؛ یعنی پدری رئوف را در سال ۱۱۹۰ هـ . ق از دست داد و این ضایعه اسف انگیز در ذهن تازه شکفته اش اثر گذاشت و بعدها آن را به عنوان خاطره ای رنج آور از ذهن می گذرانید.محمّد ابراهیم اگر چه از نعمت پدر محروم گشت؛ ولی فقیه بیدار دل، آیت الله آقا سید محمد بید آبادی بر حسب توصیه پدرش، به تربیت وی کوشید و او در سنین نوجوانی فضایل و مکارم اخلاقی را از او آموخت و در زمره شاگردان این عارف عرش آشنا در سیر و سلوک معنوی قلمداد گردید. محمّد ابراهیم کرباسی به نخستین مربیان خود اشاره کرد و خاطر نشان ساخته است:«اولین کسی که دانش را از او فرا گرفتم، مرحوم والد ماجد، صاحب نفس قدسی و پس از او، مرحوم آقا سید محمد گیلانی بید آبادی و بعد از او میرزا محمد علی فرزند مظفّر بود ... این افراد در طریق تزکیه و تقوا از اوتاد و ارکان بلاد بوده اند.» کرباسی در جای دیگر به ساده زیستی و قناعت سید محمد بید آبادی اشاره کرد و گفته است:«شش ماه متوالی خوراک ایشان و خانواده اش هویج بود و از شدت فروتنی و برای پیروی از سنت نبوی، بر الاغ برهنه ای سوار می گردید.»