جای بازش. جای گفت. جای گفتن. جای گفتگو. جای گفتار. جای شنیدار. جای سخن. کرّ وفّر. جای جولان. جایگاهش. جایگاه. جایگاه گفتمان. گفتمان. گفتگو. گفتینه. گفتانه. آوردگاه دیدگاه. آوردگاه دیدگاه ها. آوردِنگرشها.
گفتگو برانگیز، گفتگو خواه
گفت برانگیز، گفت پذیر
گفت برانگیز، گفت پذیر
مبحث
مانحن فیه. [ ن َ ن ُ ] ( ع ص مرکب، اِ مرکب ) آنچه ما در آن هستیم و مطلب حالیه. ( ناظم الاطباء ) . آنچه در آنیم. موضوع بحث ما. موضوع سخن مسأله ٔ مانحن فیه. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) .
مانحن فیه. [ ن َ ن ُ ] ( ع ص مرکب، اِ مرکب ) آنچه ما در آن هستیم و مطلب حالیه. ( ناظم الاطباء ) . آنچه در آنیم. موضوع بحث ما. موضوع سخن مسأله ٔ مانحن فیه. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) .