محقق شدن


مترادف محقق شدن: ثابت شدن، به ثبوت رسیدن، راست ازآب درآمدن، به حقیقت پیوستن

فرهنگ فارسی

( مصدر ) بثبوت رسیدن ثابت شدن .

پیشنهاد کاربران

سلام ، برآورده شدن آرزویی یا به استجابت رسیدن دعایی را محقق شدن خواسته گویند .
تأمین کردن یا تأمین نیاز کردن
تحقیق شدن، بیگمان گشتن، روی دادن،
انجام پذیرفتن، به انجام رسیدن
به اجابت پیوستن:برآورده شدن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۵۰۳ ) .
to find expression
به واقعیت تبدیل شدن
به وقوع انجامیدن:واقع شدن.
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۳۵۷ ) .
( برگرفته از یادداشت آقای باقری )
به فعلیت رسیدن
محقق شدن : در عمل یا در اجرا درست از آب در آمدن و یا به سخنی بوقوع رسیدن یا نایل شدن.
تحقق یافتن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس