( محضاً ) محضاً. [ م َ ضَن ْ لِل ْ لاه ] ( ع ق مرکب ) تنها برای خدا. خدا را. برای خدا. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). رجوع به محض شود.
فرهنگ فارسی
چوب آتش کاو
مترادف ها
only(قید)
فقط، صرفا، بس، محضا، فقط بخاطر
merely(قید)
تنها، فقط، محضا
solely(قید)
فقط، منحصرا، محضا، بتنهایی
purely(قید)
خالصانه، محضا
فارسی به عربی
لوحده
پیشنهاد کاربران
per se used to say that something is being considered alone, not with other connected things The color of the shell per se does not affect the quality of the egg Money per se is not the main reason that people change careers