محصول

/mahsul/

مترادف محصول: بار، بر، تولید، حاصل، فرآورده، کالا، میوه، نتیجه، خرمن، درو، دخل، سود، عایدی، کارکرد، مولود

برابر پارسی: بازده، برآیند، برونداد، خرمن، دستاورد، دست آورد، فرآورده

معنی انگلیسی:
crop, product, produce, output, manufacture, fabrication, fruition, harvest, ite _, production, yield

لغت نامه دهخدا

محصول. [ م َ] ( ع ص ، اِ ) حاصل شده. ( مهذب الاسماء ) ( منتهی الارب ). گردآمده. ( ناظم الاطباء ). نتیجه. حاصل : محصول آن حرکت آن بود که سلطان را کلفت معاودت و مشقت مراجعت تحمل بایست کرد. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 211 ).
ما درس سحر در ره میخانه نهادیم
محصول دعا در ره جانانه نهادیم.
حافظ.
|| نفع. سود. ( ناظم الاطباء ). درآمد. بهره به دست کرده. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). || غله و مجموع آنچه از چیزی حاصل شده و به دست آید. آنچه از راه کشاورزی و باغداری حاصل شود. درود حاصل. خرمن. توده. ( ناظم الاطباء ). خرمن.

فرهنگ فارسی

حاصل، حاصل زراعت، خالص هرچیزکه بدست آید
( اسم ) ۱ - آنچه که عاید شخص شود بدست آمده حاصل شده : مادرس سحر در ره میخانه نهادیم محصول دعا در ره جانانه نهادیم . ( حافظ ) ۲ - آنچه که از زراعت بدست آید حاصل . ۳ - خرمن توده . ۴ - مجموع . ۵ - نفع سود . ۶ - باج خراج جمع : محصولات .

فرهنگ معین

(مَ ) [ ع . ] (اِمف . ) ۱ - حاصل شده ، به دست آمده . ۲ - حاصل زراعت و مانند آن .

فرهنگ عمید

۱. [مجاز] حاصل، نتیجه.
۲. (کشاورزی ) حاصل زراعت.
۳. فرآورده

فرهنگستان زبان و ادب

{crop} [کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] فراوردۀ حاصل از خاک و فراورده های دامی
{yield} [مهندسی منابع طبیعی- محیط زیست و جنگل] مقدار واقعی یا تخمینی چوب یا گیاه یا جانوری که از جنگل یا زیستگاه حیات وحش میتوان برداشت کرد

واژه نامه بختیاریکا

چیها

دانشنامه آزاد فارسی

محصول (crop)
هر فرآوردۀ گیاهی روییده یا برداشت شده برای مصرف انسان. در سراسر جهان بیش از ۸۰ نوع غله کشت می شود که بیشتر مواد غذایی، و الیاف، کائوچو، دارو، رنگ و جز آن ها از این راه تأمین می شود. محصولات مختص صادرات را محصول فروشیمی گویند. پس کشتبه کاشت میان دو کشت عمده اطلاق می شود. محصول به چهار دستۀ اصلی تقسیم می شود: ۱. محصولات غذایی که تأمین کنندۀ بخش وسیعی از نیاز انسان در سراسر جهان است. انواع اصلی آن عبارت اند از غلات، ریشه های خوراکی، حبوبات(نخودو لوبیا)، سبزیجات، میوه، دانه های روغنی، آجیل درختی، نیشکرو ادویه. غلات بخش بزرگی از مواد غذایی انسان را تشکیل می دهند؛ ۲. علوفه، مانند علفو شبدر، که برای خوراک دام کشت می شوند. علوفه بسیار بیشتر از سایر مواد کشت می شود. علف زارها، در این دسته، بیشترین محصول جهان را تشکیل می دهند و گونه های وحشی را نیز دربرمی گیرند؛ ۳. محصولات الیافی، الیاف سبزیجات را تولید می کنند. در نواحی معتدل کتانو شاهدانهمی روید، اما ارزشمندترین محصولات الیافی عبارت اند از پنبه، کنفو الیاف آگاوکه بیشتر در نواحی استوایی کشت می شوند. پنبه مهم ترین محصول این دسته است؛ ۴. محصولات متفرقهشامل توتون، کائوچو، گل های تزیینی و گیاهانی است که از آن ها عطر، دارو و رنگ پارچه تولید می شود.

محصول (المحصول) (کتاب). مَحصول (المَحصول) (کتاب)
تألیف فخر رازی، کتابی به عربی، در اصول فقه. اثریمهم، که تلخیصی عالمانه از چهار منبع مهم اهل سنت در علم اصول فقه، مستصفی، اَلبُرهان، اَلْعَهد، و اَلْمُعتَمِد، است و به شیوۀ متکلمان، یعنی بدون تقیّد به فروع فقهی مذهبی خاص نوشته شده است.

جدول کلمات

بار

مترادف ها

turnover (اسم)
تعویض، برگشت، انتقال، محصول، برگشتگی، بازده، تغییر و تبدیل، عملکرد، حجم معاملات، قطاب، عایدی فعالیت، واژگون شدگی

produce (اسم)
فرزند، محصول

fabric (اسم)
اساس، پارچه، قماش، محصول، سبک بافت

crop (اسم)
محصول، چینه دان

product (اسم)
محصول، حاصل، حاصلضرب، فرااورده، مجموع یا حاصل ضرب

production (اسم)
عمل، ساخت، محصول، استخراج، تولید، عمل اوری

yield (اسم)
محصول، سودمندی، بازده، حاصل

vintage (اسم)
محصول، انگور چینی، فصل انگور چینی

proceeds (اسم)
محصول، عایدات، عملکرد، وصولی، سود ویژه، حاصل فروش

output (اسم)
محصول، بازده، تولید، برونداد

harvest (اسم)
نتیجه، محصول، حاصل، خرمن، هنگام درو، وقت خرمن

فارسی به عربی

حصاد , محصول , محصول العنب , منتج , ناتج
( محصول (کارخانه و غیره ) ) نسیج

پیشنهاد کاربران

میوه ومحصول=بر
product
نتیجه = فرجام/ثمر فر جام
محصول/حاصل = فرکام فر کام ( کام و گاها آم = آنچه انسان در ارزوی آن است )
محصولات = فرکامات
( مامور = آنچه از بالا آمده باشد ) = فرآم / دستور
سلیم
محصول: واژه ای اربی ست و در دانش کشاورزی با دسترنج برابری دارد.
دیگر محصول از شیر در سنگسر
واروون . . . . . روغن که از پنیر و آرشه می گیرند
جیکو . . . . . یک نوع شکلات از آب پنیر درست می کند
لور. . . . . . شکلی از پنیر که از آب پنیر می گیرند
محصول به زبان سنگسری
حاصّل
محصول شیر
شیر . . . . . شّت
پنیر سرخ شده. . . . . آرشه
سر ماست. . . . توک
ماست چکیده. . . . . . خورش
کشک. . . . کشک
قره قروت. . . . تّرفه
حاصّل دیگر
...
[مشاهده متن کامل]

لباس با پشم بره. . . . . کارتی
شلوار با مو بز. . . . . پّشیوال
پارچه برای پیچیدن پا. . . . . په پیچ
چادر سیاه. . . . . . گوت
کفش سبک وشیک با پوست گاو. . . . درونی
کفش سنگین با پوست گاو و لاستیک در کف. . . . . چّمش
خانه کوچک در ییلاق. . . . میرد کِه
ز محصول در ایل سنگسر خود کفائی همایش
ز همه محصول تولیدی خود حیات خود را داشتن در پیش
پارسی ز محصول ایل سنگسر ز هر محصول هنر ودانش بر خویش
ز فرهنگ آن باید پاسداری شود بر آیندگان و هر خیر اندیش

در باره فراورده های ساختاری و تکنولوژی بنویسم که: Adam Smith پدر بازرگانی مدرن و یا the father of modern economic می گوید://فروشنده بایستی خریدار را به دو روش خوشنود کند یا با نرخ پائین و یا با چگونگی quality بالا. \\ نگاهی می اندازیم به فراوردهایی که در آنها تکنیک به کار رفته و داریم در خانه یا آشپزخانه آنها را بکار می بریم. پاره ایی از مردم دستگاههایی را می خرند که بهای آنها پائین است و کار آنها را راه می اندازد. در زبان آلمانی یک زبانزدی هست که می گوید: کسی که کنس بازی در می آورد و می رود کالای ارزن می خرد بایستی بار دیگر برود و بهتر آنرا گرانتر بخرد. در آلمان ماشین رختشویی با مارکهای گوناگون هست با اینکه همه ساخت آلمان هستند و خوب کار می کنند و رخت ها را می شویند ونکه در میان آنها یک مارک هست که با بند واژه M شروع می شود و چون سویه آگهی دارد نام آنها را نمی نویسم. این ماشین نه کیلو رخت جا می گیرد با دور تا 1600 بار در هر دم آبگیری می کند در هنگام کار سدای کم دارد اگر یک ببر در کنار آن بخوابد با کار افتادن آن از خواب بیدار نمی شود. درب آنرا که می بندی سدای پائین آن آنگونه است که انگار یک دوشیزه زیبا رو یک بشگن می زند. بهای آن سه برابر ماشین های دیگر است. در اینترنت نگاه کردم در ایران هم نماینده دارد ونکه بهای آن بیش از دو برابر اینجاست و اگر آنرا بنویسم نمی شود آنرا خواند. به یاد میوه فروش در آنجا می افتم که در دوران کودکی می خواستیم از او هنداوانه بخریم در یک سوی ترازو آن اندازه وزنه های کوچک و بزرگ ریخته بود تا هندوانه را وزن کند. پس از اینکه هندوانه وزن شد گفت: اکنون چه کسی باید اینرا بخواند و حساب کند. بهای این مارک ماشین رختشویی هم در آنجا همین گونه است. بسیاری از فراورده ها تکنیک شان بسیار بالا خواهد رفت و این تا 25 سال آینده رخ خواهد داد. در هر دستگاهی بی گمان هوش ساختگی Artificial Intelligence بکار خواهد رفت به این گونه که به او می شود گفت که رخت ها را چگونه بشوید و هنگامیکه کار ماشین به پایان رسید آنرا خاموش کند. باتری های اتومبیل ها که امروز برای شارژ آن باید زیاد زمان گذاشت در آینده جای خود را به باتری های گرافن Graphene Batteries می دهند که مانند باک بنزین با شتاب پر می شوند. ناگفته نماند که این گونه باتری را دانشجویان دانشگاه ماساچوست MIT نو آفرینی کرده اند ونکه هنوز وارد ساخت گسترده Mass production نشده.
...
[مشاهده متن کامل]

امروز چیزهایی هست که ساخت سی سال پیش یا بیشتر است و کار بردی ندارند. امروز از کاست کسی کار بری نمی کند. ویدئو کاست بتا ماکس کهنه شده جای آن دیسک آمده و یا کسانی از اینتر نت می گیرندStream کرده و نگاه می کنند. روزی می شود در تهران از اینترنت بستنی اکبر مشتی هم سپارش داد و یکی آنرا با دوچرخه زود پیش از آب شدن دم خانه می آورد. در اینجا بستنی ایتالیایی سپارش می دهی یکی با دوچرخه نیمه الکتریکی آنرا می آورد. خوراک از رستوران و یا خرید از سوپر مارکت آنلاین است که پیش از سرد شدن خوراک دم درب خانه می آید و برای اینکار شرکتهای گوناگون است. در گذشته برای دیدن و وام گرفتن ویدئو به Videothek می رفتیم امروز جای خود را به Mediathek داده هر کانال تلویزیونی فیلم ها یا برنامه های خود را در آن می گذارد و رایگان می شود نگاه کرد. اگر سی سال پیش یکی می گفت می شود در آینده با اینترنت خرید کرد آدم شگفت انگیز نگاه می کرد. امروز همه در اینجا از شرکت آمازون Amazon خرید می کنند و فروشگاههای بزرگ و زنجیره ایی یکی پس دیگری بسته می شوند. ترنها در مترو ها بدون راننده با هوش ساختگیA I در آلمان آزمایش پیروزمندانه خود را پشت سر گذاشته اند و در آینده بکار می افتند. در یکی از کانالهای TV آلمان با یک آدم که ساخته شده و همان هوش ساختگی بود گفتگو شد هوشمندی او از چند دانشمند بیشتر بود و به هر پرسشی پاسخ بسیار خردمندانه rational می داد.
با فراورده های مدرن آینده بسیار بهتر خواهد شد. آینده از آن کسانی است که آنرا آزمون می کنند!

بازده
فرآورده
دستاورد
ثمر
دستاورد
برآمده
کالا
بار، بر، تولید، حاصل، فرآورده، کالا، میوه، نتیجه، خرمن، درو، دخل، سود، عایدی، کارکرد، مولود
فرآورده، دسترنج ( در برخی باره ها که سویه ی کالایی فرآورده ها کم تر بدیده گرفته می شود. )
برخی از برابرهای نامبرده شده در بالا از آن میان، برآیند، برونداد و خرمن از دید اینجانب چندان باریک نیستند. باریک ترین شان، �فرآورده� است.
کشته
یادم از کشته خویش آمد و هنگام درو ( حافظ )
در پارسی " ویندار" به معنای دستاورد و محصول از بن " ویندن " به معنی تحصیل کردن ، بدست آوردن .
کنشانه
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٧)

بپرس