محصورین

لغت نامه دهخدا

محصورین. [ م َ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ محصور ( در حالت نصبی و جری ). رجوع به محصور شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) جمع : محصور در حالت نصبی و جری ( در فارسی مراعات این قاعده نکنند ) .

پیشنهاد کاربران

بپرس