محصوب

لغت نامه دهخدا

محصوب. [ م َ ] ( ع ص ) سرخجه برآورده. مبتلا به سرخجه. محصب. ( از منتهی الارب ). سرخجه شده. ( دهار ). سرخجه برآمده. ( مهذب الاسماء ). رجوع به حصبه شود.

فرهنگ فارسی

سرخجه بر آورده

پیشنهاد کاربران

بپرس