محشف

لغت نامه دهخدا

محشف. [ م ُ ش ِ ] ( ع ص ) خرمابنی که خرمای پست بار آورد. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ).

محشف. [ م ُ ح َش ْ ش ِ ] ( ع ص ) که پلکهای چشم را بهم گذاشته از رخنه های مژگان به دقت مینگرد. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).

پیشنهاد کاربران