سید محسن صدرالاشراف ( ۱۲۵۰ محلات – ۲۷ مهر ۱۳۴۱ تهران ) قاضی و سیاستمدار، نخست وزیر ایران و رئیس مجلس سنا بود. در دوران نخست وزیری او ایران با امضای منشور ملل متحد از دولت های پایه گذار سازمان ملل شد.
... [مشاهده متن کامل]
پدرش سید حسین، روحانی و مالک در محلات و پدربزرگش سید محمد و پدربزرگِ پدرش سید علی از سادات و محترمین آنجا بودند. در دوران شش ساله ای که سلیمان خان خان خانان دایی ناصرالدین شاه و پسرش انوشیروان خان عین الملک به صورت تبعید در محلات زندگی می کردند، ارادت بسیاری به سید علی پیدا کردند. بر اثر این ارتباط، بعدها عین الملک دو تن از دختران خود را به ازدواج سید صدرالدین، عموی صدرالاشراف درآورد. صدرالاشراف در یازده سالگی به همراه پدر به تهران آمد و در مدرسهٔ حاج ابوالفضل معمار اصفهانی ( صنیع الملک ) به تحصیل علوم دینی پرداخت. در سال ۱۳۱۴ قمری که عمویش سید صدرالدین عازم عتبات بود، او را به جای خود به معلمی سالارالسلطنه پسر ناصرالدین شاه تعیین کرد و هنگامی که این پسر حاکم همدان شد، او را نیز به عنوان دستیار خود به همراه برد.
صدرالاشراف در سال ۱۲۸۶ وارد عدلیه شد و به قضاوت پرداخت. پس از به توپ بستن مجلس عده ای از مشروطه خواهان را محاکمه و مجازات کرد، اگرچه خود مدعی بود که به نجات بسیاری از آنان کمک کرده است ولی بسیاری معتقدند که او با اعدام و دار زدن آزادیخواهان، قساوت زیادی از خود نشان داد. صدرالاشراف بعدها در کنار کسانی چون سید نصرالله اخوی، سید محمد کاظم عصار و میرزا رضا ایروانی به نگارش قانون مدنی ایران پرداخت.
محسن صدر در سال ۱۳۱۰ مدعی العموم کل دیوان عالی تمیز ( دادستان کل کشور ) شد. در ۲۶ شهریور ۱۳۱۲ محمدعلی فروغی او را به عنوان وزیر عدلیهٔ کابینهٔ خود به مجلس شورای ملی معرفی کرد و تا سال ۱۳۱۵ در این سمت فعالیت کرد. از مهم ترین اقدامات او در دوران وزارتش، به تصویب رساندن قانون وکالت بود که نظم و سیاق تازه ای به پیشه وکالت دادگستری در ایران بخشید و کسب پروانه وکالت را نظام مندتر کرد، کانون وکلا را که پیش از آن، نهادی صنفی و مستقل بود، زیر پوشش وزارت عدلیه برد و مقرر کرد که رئیس کانون وکلای هر محل را این وزارتخانه تعیین کند اما استقلال مالی کانون وکلا بر جای خود باقی ماند.
در مهر ۱۳۱۵ پس از آن که هیئت عمومی دیوان تمییز علی منصور وزیر پیشین طرق ( راه ) را از اتهام فساد مالی تبرئه کرد، رضا شاه از این حکم خشمگین و ناراضی شد و صدر نیز ناچار به استعفا شد. او سال بعد به نمایندگی از کمره، خمین و محلات به مجلس شورای ملی رفت و سه دوره نماینده بود ( دوره های یازدهم، دوازدهم و سیزدهم ) .
... [مشاهده متن کامل]
پدرش سید حسین، روحانی و مالک در محلات و پدربزرگش سید محمد و پدربزرگِ پدرش سید علی از سادات و محترمین آنجا بودند. در دوران شش ساله ای که سلیمان خان خان خانان دایی ناصرالدین شاه و پسرش انوشیروان خان عین الملک به صورت تبعید در محلات زندگی می کردند، ارادت بسیاری به سید علی پیدا کردند. بر اثر این ارتباط، بعدها عین الملک دو تن از دختران خود را به ازدواج سید صدرالدین، عموی صدرالاشراف درآورد. صدرالاشراف در یازده سالگی به همراه پدر به تهران آمد و در مدرسهٔ حاج ابوالفضل معمار اصفهانی ( صنیع الملک ) به تحصیل علوم دینی پرداخت. در سال ۱۳۱۴ قمری که عمویش سید صدرالدین عازم عتبات بود، او را به جای خود به معلمی سالارالسلطنه پسر ناصرالدین شاه تعیین کرد و هنگامی که این پسر حاکم همدان شد، او را نیز به عنوان دستیار خود به همراه برد.
صدرالاشراف در سال ۱۲۸۶ وارد عدلیه شد و به قضاوت پرداخت. پس از به توپ بستن مجلس عده ای از مشروطه خواهان را محاکمه و مجازات کرد، اگرچه خود مدعی بود که به نجات بسیاری از آنان کمک کرده است ولی بسیاری معتقدند که او با اعدام و دار زدن آزادیخواهان، قساوت زیادی از خود نشان داد. صدرالاشراف بعدها در کنار کسانی چون سید نصرالله اخوی، سید محمد کاظم عصار و میرزا رضا ایروانی به نگارش قانون مدنی ایران پرداخت.
محسن صدر در سال ۱۳۱۰ مدعی العموم کل دیوان عالی تمیز ( دادستان کل کشور ) شد. در ۲۶ شهریور ۱۳۱۲ محمدعلی فروغی او را به عنوان وزیر عدلیهٔ کابینهٔ خود به مجلس شورای ملی معرفی کرد و تا سال ۱۳۱۵ در این سمت فعالیت کرد. از مهم ترین اقدامات او در دوران وزارتش، به تصویب رساندن قانون وکالت بود که نظم و سیاق تازه ای به پیشه وکالت دادگستری در ایران بخشید و کسب پروانه وکالت را نظام مندتر کرد، کانون وکلا را که پیش از آن، نهادی صنفی و مستقل بود، زیر پوشش وزارت عدلیه برد و مقرر کرد که رئیس کانون وکلای هر محل را این وزارتخانه تعیین کند اما استقلال مالی کانون وکلا بر جای خود باقی ماند.
در مهر ۱۳۱۵ پس از آن که هیئت عمومی دیوان تمییز علی منصور وزیر پیشین طرق ( راه ) را از اتهام فساد مالی تبرئه کرد، رضا شاه از این حکم خشمگین و ناراضی شد و صدر نیز ناچار به استعفا شد. او سال بعد به نمایندگی از کمره، خمین و محلات به مجلس شورای ملی رفت و سه دوره نماینده بود ( دوره های یازدهم، دوازدهم و سیزدهم ) .