محرص. [ م ُ ح َرْ رِ ] ( ع ص ) آزمند و راغب کننده بر چیزی. ( از اقرب الموارد ). کسی که تحریص میکند و تحریک می نماید. ( از ناظم الاطباء ). در حرص وآز اندازنده. ( غیاث ) ( آنندراج ) : دواعی همت و بواعث نهمت ایشان محرک عزم و محرص قصد سلطان شد.( ترجمه تاریخ یمینی ص 408 ). و رجوع به تحریص شود. محرص. [ م ُ ح َرْ رَ ] ( ع ص ) در حرص و آز انداخته شده. ( غیاث ) ( آنندراج ).
فرهنگ فارسی
( اسم ) در حرص در اندازنده جمع : محرصین . آزمند و راغب کننده بر چیزی