محررین

لغت نامه دهخدا

محررین. [ م ُ ح َرْ رِ ] ( ع ص ، اِ )ج ِ محرر ( در حالت نصبی و جری ). رجوع به محرر شود.

محررین. [ م ُ ح َرْ رَ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِمُحَرَّر ( در حالت نصبی و جری ). رجوع به محرر شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) جمع محرر در حالت نصبی و جری ( در فارسی مراعات این قاعده نکنند ) آزاد کنندگان .

پیشنهاد کاربران

بپرس