محدود کننده


معنی انگلیسی:
binding, limiter, limiting, restrictive

مترادف ها

cramp (اسم)
حصار، گرفتگی عضلات، درد شکم، چنگه، چنگوک، محدود کننده، انقباض ماهیچه در اثر کار زیاد

limiter (اسم)
محدود کننده

limitative (صفت)
محدود کننده، حصری

determinative (صفت)
محدود کننده، تعیین کننده

فارسی به عربی

تشنج

پیشنهاد کاربران

کران بند ، limiter
1 - محصور کننده، مرز کشنده
2 - چیزی که عرصه را بر انسان تنگ می کند و آزادی آدمی را می گیرد.

بپرس