محدود شده

مترادف ها

confined (صفت)
محدود، بستری، منحصر، محدود شده

پیشنهاد کاربران

کرانی. [ ک َ ] ( ص نسبی ) محدودشده. تحدیدشده. || نگاه داشته شده در سرحد. ( ناظم الاطباء ) .
محدود شده

بپرس