دیکشنری
مترجم
بپرس
محدود سازی
معنی انگلیسی
:
circumscription
,
containment
,
limitation
,
restriction
دنبال کنید
مترادف ها
limitation
(اسم)
شرط، سابقه، محدودیت، تحدید، محدود سازی
de-escalation
(اسم)
تشنج زدایی، محدود سازی
فارسی به عربی
تقیید
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها