محدود سازی


معنی انگلیسی:
circumscription, containment, limitation, restriction

مترادف ها

limitation (اسم)
شرط، سابقه، محدودیت، تحدید، محدود سازی

de-escalation (اسم)
تشنج زدایی، محدود سازی

فارسی به عربی

تقیید

پیشنهاد کاربران

بپرس