محدثین
لغت نامه دهخدا
- شعرای محدثین ؛ طبقه شعرای پس از مولدین. از معاریف آنان اند ابراهیم بن هرمة، ابن اذنیة، ابونواس ، ابوالعتاهیة، طفیل الکنانی ، سلم الخاسر، ابن میادة. صالح بن عبدالقدوس ، ابوعیینة، عباس بن احنف ، عتابی ، اشجعالسلمی ، عکوک ، ابن ابی زرعة الدمشقی ، ابوالشیص ، حمدونی ، عتبی ، دعبل الخزاعی ، اسحاق بن ابراهیم موصلی ، ابراهیم بن اسحاق موصلی ، ابوعلی البصیر، ابوتمام الطائی ، ابوعبادةالبحتری ، ابوالطیب المتنبی ، ابن بسام ، سری الموصلی ، ابی الفتح کشاجم ، ابوالفتح العبسی ، ابوالفرج الببغاء، ابن الساعاتی ، ابن قلانس ، و أواء الدمشقی ، عفیف تلمسانی و پسر او، ابن سنا ملک ،ابن شمس الخلافة، ابن النبیه و صفی الدین الحلی و مانندآنان. ( یادداشت مرحوم دهخدا ).
محدثین. [ م ُ ح َدْ دِ ] ( ع ص ، اِ ) جمع مذکر سالم محدث ( در حالت نصبی و جری ). رجوع به محدث شود.
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید