دیکشنری
مترجم
بپرس
محتمد
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
محتمد. [ م ُ ت َ م ِ ] ( ع ص ) سخت گرم : یوم محتمد؛ روز سخت گرم. ( منتهی الارب ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک