دیکشنری
مترجم
بپرس
محتق
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
محتق. [ م ُ ت َق ق ] ( ع ص ) زخم نافذ و راست. ( ناظم الاطباء ). محتقة.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک