محتسبی

لغت نامه دهخدا

محتسبی. [ م ُ ت َ س ِ ] ( حامص ) عمل و شغل محتسب :
انصاف تو مصریست که در رسته او دیو
نظم از جهت محتسبی داده دکان را.
انوری.
|| اداره احتساب. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

عمل و شغل محتسب احتساب .

پیشنهاد کاربران

بپرس