دیکشنری
مترجم
بپرس
محتج
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
محتج. [ م ُ ت َج ج ] ( ع ص ) حجت آورنده و دلیل آورنده. || خصومت کننده. ( ناظم الاطباء ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک