محبی. [ م ُ ح ِب ْ بی ] ( اِخ ) ( 1061 - 1145 هَ. ق. ) محمد امین بن فضل اﷲبن محب اﷲبن محمد محبی حموی الاصل دمشقی ، مورخ محقق و ادیب. او راست : خلاصةالاثر فی اعیان القرن الحادی عشر، نفحةالریحانة و رشحة طلی الحافة که بر منوال ریحانةالالباء خفاجی رفته است ، قصدالسبیل بما فی اللغة من الدخیل ، الامثال ، دیوان شعر. ( از الاعلام زرکلی چ 1 ج 3 ص 886 ).
محبی. [ م ُ ح ِب ب ] ( اِخ ) مولانا محبی بروجردی ، مردی فقیر و خوش طبع است و این مطلع از اوست :
به طبیب من که گوید مرض نهانیم را
که به عرض او رساند غم ناتوانیم را.
( تحفه سامی ص 168 ).