محاوره

/mohAvere/

مترادف محاوره: صحبت، تکلم، گپ، گفت وگو، گفت وشنود، مباحثه، مذاکره، مناظره، مجاورت، گفت وگو کردن

متضاد محاوره: مکاتبه

برابر پارسی: گفت و گو

معنی انگلیسی:
conversation

لغت نامه دهخدا

محاوره. [ م ُ وَ رَ ] ( از ع ، مص ) مجادله نمودن. ( از ناظم الاطباء ). محاورة. محاورت. سخن گفتن با یکدیگر. || ( اِمص )سخنگوئی. گفتگو. سؤال و جواب. ج ، محاورات : خوش محاوره. ملیح المحاوره. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). || مباحثه. || مجادله. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

باهم سخن گفتن، گفتگوکردن
۱ - ( مصدر ) با یکدیگر سخن گفتن گفتگو کردن ۲ - ( اسم ) سخن گویی جمع : محاورات .

فرهنگ معین

(مُ وِ رَ یا رِ ) [ ع . محاورة ] (مص ل . ) گفتگو کردن .

فرهنگ عمید

با هم سخن گفتن، گفتگو کردن.

مترادف ها

conversation (اسم)
گفتگو، محاوره، مکالمه، صحبت، گفت و شنید، سخن

dialogue (اسم)
گفتگو، محاوره، صحبت، سخن، گفت و شنود، هم سخنی، مکالمهء دو نفری، مکالمات ادبی و دراماتیک، صحبت دونفری

colloquium (اسم)
کنفرانس، محاوره، مکالمه

conference (اسم)
گفتگو، محاوره، مذاکره، مشاوره، کنگاش، همرایزنی، مفاوضه

interlocution (اسم)
محاوره، سخن، تبادل نظر، قرائت یا اواز

colloquy (اسم)
گفتگو، محاوره، صحبت، مذاکره

duologue (اسم)
محاوره، صحبت دونفری، گفتگوی دو بدو

فارسی به عربی

حدیث , حوار , محادثة

پیشنهاد کاربران

Common parlance
محاوره از ماده حور ( بر وزن غور ) به معنی مراجعه در سخن یا در اندیشه است و محاوره به گفتگوهای طرفینی اطلاق می شود .
محاوره ایِ یک زبان، عبارت است از : گفتگو به لهجه های محلّیِ آن زبان.
گفتگو

بپرس