محامات
لغت نامه دهخدا
محاماة. [ م ُ ] ( ع مص ) حماء. از کسی دفع کردن چیزی را. ( از منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ). از کسی ذب کردن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( المصادر زوزنی ) ( از یادداشت به خط مرحوم دهخدا ذیل محامات ). || نگاه داشتن کسی را، یقال حامیت عنه و حامیت علی ضیفی ؛ نیک قیام کردم به مهمانی مهمان. ( از منتهی الارب ). کسی را نگاه داشتن. ( المصادر زوزنی ).
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید