محال اندیشه

لغت نامه دهخدا

محال اندیشه. [ م ُ اَ ش َ / ش ِ ] ( ص مرکب ) آنکه در کارهای ناشدنی و ناصواب تفکر کند. که اندیشه های باطل و بیهوده و ناشدنی دارد: و بازنماییم که عاقبت ستمکاران بغی پیشه و زیادت طلبان محال اندیشه چیست. ( مرزبان نامه ص 181 ).

فرهنگ فارسی

۱ - آنکه در امور محال تفکر کند . ۲ - آنکه آرزوی محال کند : باز نماییم که عاقبت ستمکاران بغی پیشه و زیادت طلبان محال اندیشه چیست .

پیشنهاد کاربران

بپرس