محافظت کردن


مترادف محافظت کردن: پاسداری کردن، حفاظت کردن، نگهبانی کردن، نگهداری کردن

معنی انگلیسی:
house, keep, protect, safeguard

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - نگاهبانی کردن : و محافظت کنند رعیت را بعدل و داد و مخالفت یکدیگر نکنند .

مترادف ها

shelter (فعل)
منزل دادن، محافظت کردن، پناه دادن

defend (فعل)
طرفداری کردن، حمایت کردن، دفاع کردن از، مصون ساختن، محافظت کردن

guard (فعل)
پاییدن، نگهبانی کردن، نگاه داشتن، محافظت کردن، نگهداری و دفاع کردن از، پاسداری کردن، محفوظ کردن، مصون داشتن

فارسی به عربی

عیش , ملجا

پیشنهاد کاربران

🇮🇷کارواژه ی برنهاده: پوشباندن 🇮🇷
پوش باندن
زِنیدن: محافظت کردن
زِنوَر: حافظ، محافظ
زِنش: محافظت
در فارسی میانه
Zēnēnīdan : محافظت کردن، look after، preserve
Zēnhār : محافظت، protection
Zēn : زره، محافظ، سلاح، weapon، armor
Zēnig : مسلح، armed
Zēndān : زندان، prison
پی رس: فرهنگ پهلوی مکنزی
مراقبت کردن از چیزی یا کسی
دفاع

بپرس