فرا گرفتن، محاصره کردن، محصور کردن، محاصره شده، احاطه شدن
محاصره شده
/mohAsereSode/
مترادف ها
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
در پارسی میانه: پَروَست
محتاط. [ م ُ ] ( ع ص ) محاصره کرده. ( آنندراج ) . محصور و حصار کرده شده و احاطه شده. ( ناظم الاطباء ) .
دور چیزی را گرفته شده