محاصره سمرقند (۱۴۹۶ ۱۴۹۴). برای دیگر کاربردها محاصره سمرقند را ببینید.
پس از مرگ پادشاه ابوسعید میرزا، نوهٔ بزرگ امیر تیمور گورکانی ( تیمور لنگ ) ، امپراتوری تیموری او میان چهار پسرش تقسیم شد.
• عمر شیخ میرزای دوم، پادشاه فرغانه
• سلطان احمد میرزا، پادشاه سمرقند، بخارا و حصار
• سلطان محمود میرزا، پادشاه بلخ
• الغ بیگ دوم، پادشاه کابل
جنگ داخلی میان دو برادر عمر شیخ میرزای دوم ( پدر بابر ) ، پادشاه فرغانه و سلطان احمد میرزا، پادشاه سمرقند و بخارا در سال ۱۴۹۲ در جریان بود که عمر شیخ به دلایل طبیعی مرد و پسرش بابر ۱۲ ساله را با مسئولیت پادشاهی خود تنها گذاشت.
احمد میرزا پادشاه سمرقند، عموی بابر در حمله به پادشاهی بابر وقت تلف نکرد اما در تلاش خود ناکام ماند. احمد میرزا نیز بعداً به دلایل طبیعی درگذشت.
پس از مرگ سلطان احمد میرزا، سلطان محمود میرزا پادشاه بلخ به سوی سمرقند حرکت کرد و نزدیک به پنج یا شش ماه در آنجا سلطنت کرد و برپایهٔ گزارشات تلاش در تنظیم مالیات و نیرومندسازی ارتش خود داشت.
اما با مرگ سلطان احمد میرزا، سلطان محمود میرزا و عمر شیخ میرزای دوم که همه در طی یک سال اتفاق افتاد، اختلافات داخلی شدت گرفت.
ثروتمندترین امیران تلاش می کردند از تیموریان کودک استفاده کنند و ترجیح می دادند ضعیف ترین آنها را به تخت پادشاهی بنشانند.
سلطان علی میرزا ابن محمود میرزا در بخارا حاکم شد.
اما به سلطنت رسیدن سلطان جوان تیموری، بایسنقر میرزا بن محمود میرزا در سمرقند، فرمانداران سایر استان ها را برانگیخت.
سلطان علی میرزا بن محمود میرزا برای لشکرکشی علیه سمرقند، بخارا را ترک کرد، ولی باشندگان این شهر ایستادی سختی نشان دادند.
این رویدادها و سردرگمی و هرج ومرج که با توسل به آن در حکومت سمرقند شرکت داشتند، از نظر بابر که می خواست بخت خود را بیازماید دور نماند.
در سال ۱۴۹۶، بابر ۱۵ ساله برای حمله به سمرقند لشکر کشید.
در همان وقت و با همان انگیزه ها سلطان مسعود میرزا بن محمود میرزا برادر بزرگتر سلطان علی میرزا و بایسنقر میرزا در راه محاصرهٔ شهر بود.
بدین ترتیب آن شهر نگون بخت؛ نگون بختی ای که از همان سرمایه و شکوفایی پیشینش سرچشمه می گرفت هم زمان از سه سو، و در بازوان سه قدرت گوناگون، خود را تحت محاصره دید.
بابر که از اندیجان به سمت سمرقند پیشروی کرده بود و مسعود میرزا از حصار و سلطان علی از بخارا.
پس از مرگ پادشاه ابوسعید میرزا، نوهٔ بزرگ امیر تیمور گورکانی ( تیمور لنگ ) ، امپراتوری تیموری او میان چهار پسرش تقسیم شد.
• عمر شیخ میرزای دوم، پادشاه فرغانه
• سلطان احمد میرزا، پادشاه سمرقند، بخارا و حصار
• سلطان محمود میرزا، پادشاه بلخ
• الغ بیگ دوم، پادشاه کابل
جنگ داخلی میان دو برادر عمر شیخ میرزای دوم ( پدر بابر ) ، پادشاه فرغانه و سلطان احمد میرزا، پادشاه سمرقند و بخارا در سال ۱۴۹۲ در جریان بود که عمر شیخ به دلایل طبیعی مرد و پسرش بابر ۱۲ ساله را با مسئولیت پادشاهی خود تنها گذاشت.
احمد میرزا پادشاه سمرقند، عموی بابر در حمله به پادشاهی بابر وقت تلف نکرد اما در تلاش خود ناکام ماند. احمد میرزا نیز بعداً به دلایل طبیعی درگذشت.
پس از مرگ سلطان احمد میرزا، سلطان محمود میرزا پادشاه بلخ به سوی سمرقند حرکت کرد و نزدیک به پنج یا شش ماه در آنجا سلطنت کرد و برپایهٔ گزارشات تلاش در تنظیم مالیات و نیرومندسازی ارتش خود داشت.
اما با مرگ سلطان احمد میرزا، سلطان محمود میرزا و عمر شیخ میرزای دوم که همه در طی یک سال اتفاق افتاد، اختلافات داخلی شدت گرفت.
ثروتمندترین امیران تلاش می کردند از تیموریان کودک استفاده کنند و ترجیح می دادند ضعیف ترین آنها را به تخت پادشاهی بنشانند.
سلطان علی میرزا ابن محمود میرزا در بخارا حاکم شد.
اما به سلطنت رسیدن سلطان جوان تیموری، بایسنقر میرزا بن محمود میرزا در سمرقند، فرمانداران سایر استان ها را برانگیخت.
سلطان علی میرزا بن محمود میرزا برای لشکرکشی علیه سمرقند، بخارا را ترک کرد، ولی باشندگان این شهر ایستادی سختی نشان دادند.
این رویدادها و سردرگمی و هرج ومرج که با توسل به آن در حکومت سمرقند شرکت داشتند، از نظر بابر که می خواست بخت خود را بیازماید دور نماند.
در سال ۱۴۹۶، بابر ۱۵ ساله برای حمله به سمرقند لشکر کشید.
در همان وقت و با همان انگیزه ها سلطان مسعود میرزا بن محمود میرزا برادر بزرگتر سلطان علی میرزا و بایسنقر میرزا در راه محاصرهٔ شهر بود.
بدین ترتیب آن شهر نگون بخت؛ نگون بختی ای که از همان سرمایه و شکوفایی پیشینش سرچشمه می گرفت هم زمان از سه سو، و در بازوان سه قدرت گوناگون، خود را تحت محاصره دید.
بابر که از اندیجان به سمت سمرقند پیشروی کرده بود و مسعود میرزا از حصار و سلطان علی از بخارا.
محاصره سمرقند (۱۴۹۷). در ماه مهٔ ۱۴۹۷ برابر با شعبان ۹۰۲ دو ارتش بابر و سلطان علی با کامیابی شهر سمرقند را که تحت فرمانروایی سلطان بایسنقر میرزا بود، محاصره و تصرف کردند. ولی پس از چهار ماه به سبب فقدان غنایم جنگی و رخ دادن توطئه در پایگاه نیروهای او در اَنْدیجان، ناگزیر سمرقند را رها و اندیجان را تصرف کرد. ولی تصرف اندیجان نیز دیر نپایید؛ پس از زمانی کوتاه، مغولانی که تحت فرماندهی تَنْبَل «اسماً» از جهانگیر برادر بابر پشتیبانی می کردند، شهر را بازپس گرفتند.
این نخستین تلاش بابر برای پیوست کردن پایتخت پدربزرگش تیمور لنگ به قلمرو خود بود. او ارتش خود را به سوی سرزمین تحت فرمان روایی سلطان بایسنقر میرزا رهبری کرد و پس از کامیابی های فراوان، در یام دهکده ای نه چندان دور از سمرقند، اردو زد.
بابر از یام اردوگاه خود را به یورات خان منتقل کرد، ایستگاهی در چهار یا پنج مایلی شهر که چهل یا پنجاه روز در آنجا بود. بسیاری از اقدامات شدید با تلفات قابل توجه از سوی هر دو ارتش انجام شد. در یکی از این موارد به دعوت خیانت کارانهٔ برخی از اهالی شهر، او برای غافل گیری، شبانه به شهر نیرو فرستاد. ولی در کنار «غار عاشقان» در دام کمینی افتاد که به دنبال آن برخی از دلیرترین سربازانش کشته شدند و برخی دیگر اسیر و سپس کشته شدند.
در حالی که او در آنجا ماند، ساکنان کل قلمرو همسایه ( سرزمین تحت فرمانروایی سلطان بایسنقر میرزا ) ، بجز سمرقند که تحت محاصره بود، تسلیم شدند و سنگرهای خود را به او واگذار کردند.
بابر از ایستگاه یورات خان ابتدا به سمت چمنزار کولبه و در کنار تپه کوهیک در آن سوی شهر به راه افتاد.
هنگامی که مردم سمرقند ارتش را در حال حرکت از یک جا به جای دیگر دیدند پنداشتند در حال عقب نشینی است و از کامیابی احتمالی خود شادمان شدند. آنها شمار فراوانی از سربازان و شهروندان را به سمت دو پل گذر از رودخانهٔ کوهیک که امروزه زرافشان نامیده می شود جلب کردند.
بابر با دیدن این حرکت ، منتظر لحظهٔ مطلوبی ماند که دستور دهد سواره نظام، چیره بر آنها شود. این دستور با کامیابی اجرا شد و شماری از نیروهای رقیب کشته و زخمی شدند و بسیاری، چه اسب ها و چه سواران شان، به اسارت درآمدند. با افسران رده بالا و سربازان برپایهٔ آداب معمول آن زمان رفتار شد. ولی این تندروی به شهروندان تعمیم داده نشد. به محاصره کنندگان اجازه داده می شد بدون مخالفت حتی تا خندق پیشروی کنند و مواد غذایی را از پای دیوارها حمل کنند.
این نخستین تلاش بابر برای پیوست کردن پایتخت پدربزرگش تیمور لنگ به قلمرو خود بود. او ارتش خود را به سوی سرزمین تحت فرمان روایی سلطان بایسنقر میرزا رهبری کرد و پس از کامیابی های فراوان، در یام دهکده ای نه چندان دور از سمرقند، اردو زد.
بابر از یام اردوگاه خود را به یورات خان منتقل کرد، ایستگاهی در چهار یا پنج مایلی شهر که چهل یا پنجاه روز در آنجا بود. بسیاری از اقدامات شدید با تلفات قابل توجه از سوی هر دو ارتش انجام شد. در یکی از این موارد به دعوت خیانت کارانهٔ برخی از اهالی شهر، او برای غافل گیری، شبانه به شهر نیرو فرستاد. ولی در کنار «غار عاشقان» در دام کمینی افتاد که به دنبال آن برخی از دلیرترین سربازانش کشته شدند و برخی دیگر اسیر و سپس کشته شدند.
در حالی که او در آنجا ماند، ساکنان کل قلمرو همسایه ( سرزمین تحت فرمانروایی سلطان بایسنقر میرزا ) ، بجز سمرقند که تحت محاصره بود، تسلیم شدند و سنگرهای خود را به او واگذار کردند.
بابر از ایستگاه یورات خان ابتدا به سمت چمنزار کولبه و در کنار تپه کوهیک در آن سوی شهر به راه افتاد.
هنگامی که مردم سمرقند ارتش را در حال حرکت از یک جا به جای دیگر دیدند پنداشتند در حال عقب نشینی است و از کامیابی احتمالی خود شادمان شدند. آنها شمار فراوانی از سربازان و شهروندان را به سمت دو پل گذر از رودخانهٔ کوهیک که امروزه زرافشان نامیده می شود جلب کردند.
بابر با دیدن این حرکت ، منتظر لحظهٔ مطلوبی ماند که دستور دهد سواره نظام، چیره بر آنها شود. این دستور با کامیابی اجرا شد و شماری از نیروهای رقیب کشته و زخمی شدند و بسیاری، چه اسب ها و چه سواران شان، به اسارت درآمدند. با افسران رده بالا و سربازان برپایهٔ آداب معمول آن زمان رفتار شد. ولی این تندروی به شهروندان تعمیم داده نشد. به محاصره کنندگان اجازه داده می شد بدون مخالفت حتی تا خندق پیشروی کنند و مواد غذایی را از پای دیوارها حمل کنند.
wiki: محاصره سمرقند (۱۴۹۷)
محاصره سمرقند (۱۵۰۱). محاصرهٔ سمرقند در سال ۱۵۰۱ سومین و آخرین لشکرکشی علیه این شهر توسط هر دو متخاصم یعنی لشکر بابر و شیبانیان بود.
چند ماه پس از بازپس گیری سمرقند توسط نیروهای بابر از چنگ سلطان بایسنقر میرزا که در ماه مهٔ ۱۴۹۷ اتفاق افتاد، شورشی در فرغانه رخ داد که پادشاهش ( یعنی بابر ) پادشاهی و پایتخت خود ( یعنی فرغانه ) را از دست داد. این شورش، بازگشت بابر از سمرقند به فرغانه را در پی داشت.
در سال ۱۵۰۱، بابر و ارتشش احساس آمادگی کردند که دوباره سمرقند را محاصره کنند و توانستند آن را تصرف کنند. اما این تصرف نیز دیر نپایید زیرا چند ماه بعدش بابریان در نبرد سرپل از شیبانیان شکست خورند و این شکست باعث بسته شدن راه آذوقه به سمرقند و از دست رفتن این شهر شد.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفچند ماه پس از بازپس گیری سمرقند توسط نیروهای بابر از چنگ سلطان بایسنقر میرزا که در ماه مهٔ ۱۴۹۷ اتفاق افتاد، شورشی در فرغانه رخ داد که پادشاهش ( یعنی بابر ) پادشاهی و پایتخت خود ( یعنی فرغانه ) را از دست داد. این شورش، بازگشت بابر از سمرقند به فرغانه را در پی داشت.
در سال ۱۵۰۱، بابر و ارتشش احساس آمادگی کردند که دوباره سمرقند را محاصره کنند و توانستند آن را تصرف کنند. اما این تصرف نیز دیر نپایید زیرا چند ماه بعدش بابریان در نبرد سرپل از شیبانیان شکست خورند و این شکست باعث بسته شدن راه آذوقه به سمرقند و از دست رفتن این شهر شد.
wiki: محاصره سمرقند (۱۵۰۱)