محاشات

لغت نامه دهخدا

محاشات. [ م ُ ] ( ع مص ) محاشاة. اخراج. استثناء. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). استثناء کردن. ( از ناظم الاطباء ). || باک داشتن. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). رجوع به محاشاة شود.

محاشاة. [ م ُ ] ( ع مص ) استثناء کردن. ( تاج المصادر زوزنی ). استثناء کردن کسی را از جماعتی. ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

اخراج

پیشنهاد کاربران

بپرس