محارم

/mahArem/

مترادف محارم: آشنایان، دمسازان، رازداران ، محرم ها، منسوبین

متضاد محارم: بیگانگان، نامحرمان

برابر پارسی: نزدیکان، خویشان

لغت نامه دهخدا

محارم. [ م َ رِ ] ( ع اِ ) ج ِ مَحرَم. || ج ِ محرمة [ م ُ رُ / م ُ رَ ]. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). رجوع به محرم و محرمة شود. || حرام کرده های خدا. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || محارم اللیل ؛ مخاوف شب که بددلان را از رفتن باز دارد. ( منتهی الارب ). || کسانی که نکاح آنها حرام باشد. مانند مادر و خواهر و خاله و عمه و دختر و جز آنان. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

جمع محرم
۱ - حرامها . ۲ - کسانی که نکاحشان حرام باشد خویشان نزدیکان .

فرهنگ معین

(مَ رِ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ محرم .

فرهنگ عمید

= مَحرم

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] محارم، جمع مَحْرَم، یعنی کسانی که به دلیل خویشاوندی، هرگز نمی توانند با یکدیگر ازدواج کنند.
قرابتی که موجب محرمیت می شود بر سه گونه است؛ نَسَبی، رضاعی و سببی.
محارم نَسَبی
هفت دسته از مردان و زنان فامیل به شرح زیر با یکدیگر محرمند:۱.مادر، مادربزرگ پدری و مادری به بالا پدر، پدر بزرگ پدری و مادری به بالا۲.دختر و نوه های دختری و پسری تا آخرپسر و نوادگان پسری و دختری تا آخر۳.خواهربرادر۴.دختر خواهر و نوادگان او تا آخر پسر برادر و نوادگان او تا آخر۵.دختر برادر و نوادگان او تا آخرپسر خواهر و نوادگان او تا آخر۶.عمّه و عمّه های پدران و مادران به بالا عمو و عموهای پدران و مادران به بالا۷.خاله و خاله های پدران و مادران به بالادایی و دایی های پدران و مادران به بالا.
محارم نسبی از طریق پدر یا مادر
در دسته های یادشده تفاوتی نیست بین این که افراد از طریق پدر و مادر یا از طریق یکی از آن ها با یکدیگر خویشاوند باشند.
حرمت ازدواج و نسب شرعی
...

[ویکی شیعه] مَحارِم (جمع مَحرَم) خویشاوندانی که ازدواج با آنان حرام بوده و احکام حجاب برای آنان لازم نیست. محارم و احکام آن در آیات ۲۳ سوره نساء و ۳۱ سوره نور آمده است. این واژه اصطلاحی فقهی است که در باب های متعدد فقه نظیر ازدواج، طلاق و احکام اموات از آن سخن به میان آمده است.
بر اساس متون فقهی نسب، ازدواج و رضاع از اسباب محرمیت معرفی شده اند.
مَحْرَم، از رَحِم گرفته شده و ذو رَحِم به معنای خویشاوندان است. محرم به کسانی گفته می شود که بین آن ها نسبتی وجود دارد و ازدواج میان آنان برای همیشه جایز نیست. به این نسبت محرمیت گفته می شود.

دانشنامه آزاد فارسی

مجنون نامه
رجوع شود به:غیرت کرمانشاهی،عبدالکریم (همدان ۱۲۵۷ـ۱۳۳۵ش)

پیشنهاد کاربران

رَوابینان،
روابین = محرم: کسی که دیدنش روا ( حلال ) است.
در پهلوی " استیکان ostikan " در نسک : فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو.

بپرس