محابه

لغت نامه دهخدا

( محابة ) محابة. [ م ُ حاب ْ ب َ ] ( ع مص ) حباب. با کسی دوستی کردن. ( المصادر زوزنی ). محاببة. تحابب. ( از منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

با کسی دوستی کردن

پیشنهاد کاربران

بپرس