مجید دانش آراسته. مجید دانش آراسته (رشت 2 فروردین 1316ش- )
داستان نویس ایرانی. از دوران نوجوانی با رها کردن تحصیلاتش (بعد از سال دوم دبیرستان) به یادگیری و سپس انجام مشاغلی چون گالوش سازی و ریخته گری در شهرهای گیلان،مازندران و نهایتا تهران پرداخت. از اواسط دهه ی 1340 و ابتدای دهه ی 1350 چند داستان کوتاه جدی از او در جُنگ ادبی "لوح"، روزنامه "پرچم خاور میانه" و جنگ "هنر و ادبیات جنوب" چاپ شد. در سال 1351 اولین مجموعه داستانش با عنوان روز جهانیپارک شهر و زباله دانی (نشر میرا) منتشر شد و در همین دوره، با سفارش سیروس_طاهباز، به استخدام کانون_پرورش_فکری_کودکان_و_نوجوانان درآمد. تا سال 1365 در واحد آفرینش هایِ ادبی کانون، در تهران و بعد از آن تا زمان بازنشستگی اش (1375) در رشت مشغول به خدمت بود. دانش آراسته طی سال های فعالیتش با نشریات متعددی چونآدینه، کلک، نگاه_نو، گیله وا، اندیشه و هنر، گیلان زمین، کادوس و آرمان به عنوان داستان نویس همکاری کرده و از او بالغ بر دویست داستان کوتاه منتشر شده است. شخصیت داستان های او اغلب از میان طبقات پایین اجتماع، کارگرها و از درون قهوه خانه ها انتخاب شده اند. از حیث ادبی، دانش آراسته در آثار خود به مینیمالیسم گرایش دارد.
گزیده ی کتاب شناسی:نسیمی در کویر (داستان بلند-روزبهان، 1358)؛ سفر به روشنایی (مجموعه داستان-نگاه،۱۳76)؛ در صدای باد (مجموعه داستان- دشتستان، ۱۳۷۹)؛ مو به مو (مجموعه داستان-نشر ثالث، 1382)؛ خاکستر نشین راه طلوع (مجموعه داستان-ثالث، ۱۳۸۳)؛ متن خود یک کویر است (مجموعه داستان- قطره، ۱۳۸۴)؛ خط خوش شهر (مجموعه داستان-افراز، ۱۳۸۷)؛ حضور دلپذیر (مجموعه داستان- روزگار، 1387)؛ اشتباه قشنگ (مجموعه داستان-افراز، ۱۳۸۸)؛ قضیه فیثاغورث با یک صفر دو گوش (مجموعه داستان-سمام، ۱۳۸۸)؛ ساختارشکن چشم ها (مجموعه داستان-سمام، 1388)؛ گنجشک ها در بالکن (مجموعه داستان-افراز، 1389)؛ از خاک برآمدگان (مجموعه داستان- سمام، 1392)؛ تو هم چیزی بگو (مجموعه داستان- فرهنگ ایلیا، 1393)؛ چه باشیم چه نباشیم (مجموعه داستان- سمام، 1395) وپیشواز و یک نمایشنامه ی دیگر (نمایشنامه- افراز، 1396).
منابع:
روزنمای ادبیات امروز ایران 1396؛ پژوهش و تدوین: محمد ولیزاده؛ تهران: انتشارات بامداد نو؛ چاپ اول: 1395 http://gilnegah.ir/135656/ http://farzam-h.blogfa.com/post/51 http://yon.ir/L3QBX
داستان نویس ایرانی. از دوران نوجوانی با رها کردن تحصیلاتش (بعد از سال دوم دبیرستان) به یادگیری و سپس انجام مشاغلی چون گالوش سازی و ریخته گری در شهرهای گیلان،مازندران و نهایتا تهران پرداخت. از اواسط دهه ی 1340 و ابتدای دهه ی 1350 چند داستان کوتاه جدی از او در جُنگ ادبی "لوح"، روزنامه "پرچم خاور میانه" و جنگ "هنر و ادبیات جنوب" چاپ شد. در سال 1351 اولین مجموعه داستانش با عنوان روز جهانیپارک شهر و زباله دانی (نشر میرا) منتشر شد و در همین دوره، با سفارش سیروس_طاهباز، به استخدام کانون_پرورش_فکری_کودکان_و_نوجوانان درآمد. تا سال 1365 در واحد آفرینش هایِ ادبی کانون، در تهران و بعد از آن تا زمان بازنشستگی اش (1375) در رشت مشغول به خدمت بود. دانش آراسته طی سال های فعالیتش با نشریات متعددی چونآدینه، کلک، نگاه_نو، گیله وا، اندیشه و هنر، گیلان زمین، کادوس و آرمان به عنوان داستان نویس همکاری کرده و از او بالغ بر دویست داستان کوتاه منتشر شده است. شخصیت داستان های او اغلب از میان طبقات پایین اجتماع، کارگرها و از درون قهوه خانه ها انتخاب شده اند. از حیث ادبی، دانش آراسته در آثار خود به مینیمالیسم گرایش دارد.
گزیده ی کتاب شناسی:نسیمی در کویر (داستان بلند-روزبهان، 1358)؛ سفر به روشنایی (مجموعه داستان-نگاه،۱۳76)؛ در صدای باد (مجموعه داستان- دشتستان، ۱۳۷۹)؛ مو به مو (مجموعه داستان-نشر ثالث، 1382)؛ خاکستر نشین راه طلوع (مجموعه داستان-ثالث، ۱۳۸۳)؛ متن خود یک کویر است (مجموعه داستان- قطره، ۱۳۸۴)؛ خط خوش شهر (مجموعه داستان-افراز، ۱۳۸۷)؛ حضور دلپذیر (مجموعه داستان- روزگار، 1387)؛ اشتباه قشنگ (مجموعه داستان-افراز، ۱۳۸۸)؛ قضیه فیثاغورث با یک صفر دو گوش (مجموعه داستان-سمام، ۱۳۸۸)؛ ساختارشکن چشم ها (مجموعه داستان-سمام، 1388)؛ گنجشک ها در بالکن (مجموعه داستان-افراز، 1389)؛ از خاک برآمدگان (مجموعه داستان- سمام، 1392)؛ تو هم چیزی بگو (مجموعه داستان- فرهنگ ایلیا، 1393)؛ چه باشیم چه نباشیم (مجموعه داستان- سمام، 1395) وپیشواز و یک نمایشنامه ی دیگر (نمایشنامه- افراز، 1396).
منابع:
روزنمای ادبیات امروز ایران 1396؛ پژوهش و تدوین: محمد ولیزاده؛ تهران: انتشارات بامداد نو؛ چاپ اول: 1395 http://gilnegah.ir/135656/ http://farzam-h.blogfa.com/post/51 http://yon.ir/L3QBX
wikijoo: مجید_دانش_آراسته