[ویکی نور] مجموعة من رسائل جابر بن حیان، همان گونه که از نام آن پیداست، مشتمل بر رسالههایی منسوب به جابر بن حیان در موضات فلسفه، کیمیا و طب است که توسط پل کراوس (متوفای 1944ق) گردآوری شده است. عبدالرحمن بدوی بر این کتاب مقدمه نوشته است.
کتاب با مقدمهای در رابطه با جابر بن حیان و آثار او و شرح حال کراوس آغاز شده است. این مجموعه که شامل ۱۷ کتاب یا رساله از آثار جابر بن حیان است، بدون نظم و دستهبندی خاصی ارائه شده است. برخی از نوشتههای این مجموعه، بهصورت کامل و برخی بهصورت ناقص و تنها بخشی از رساله ذکر شده است.
برای نخستین بار در سده ششم هجری/ دوازدهم میلادی، آثار جابر (به نام گبر) به زبان لاتین ترجمه شد. سپس در قـرن 11 و 12ق/17 و 18م، مـستشرقان شروع به نوشتن مطالبی دربـاره جـابر کـردند. پل کراوس به مدت چهارده سـال (1944-1930م)، تـحقیقاتی در مورد جابر بن حیان به انجام رساند. تحقیقات وی در مورد جابر به «مـسئله جـابری» مشهور شد. فؤاد سزگین در اثر خود تـاریخ التـراث العـربی در مورد جابر بن حیان گفتگو کرد و نـظریات پاول کـراوس را زیر سؤال برد. ماکس مایرهوف، هاپکینز و دکتر سید حسین نصر نیز به تحقیق مـجموعه جـابری پرداخته و بسیاری از گوشههای تاریک زنـدگی و آثـار وی را روشن کـردهاند. اهـمیت این مـوضوع بدین سبب است که نتایج بـهدسـتآمده از سوی کراوس نه فقط در معنای محدودتر آن برای تاریخ علم، بلکه بـرای تـحقیقات اسلامشناسی اهمیت داشته است.
«کتاب الماجد»، اولین رساله مطرحشده در این مجموعه است. نویسنده در ابتدای این رساله به توصیه استادش درباره تألیف و ترتیب آثار اشاره کرده است. او چنین مینویسد که استاد ترتیب خاصی را در نگارش آثارش به او تأکید کرده که اگرچه بخشی از اهدافش را میدانسته، اما بر تمام اهداف ایشان واقف نبوده و نمیتوانسته با نظر ایشان مخالفت کند.
او در رابطه با عنوان کتاب، «ماجد» را در نزد مردم کسی میداند که بهلحاظ فعل و کردار ممدوح و بهلحاظ سجایا و صفات، کریم و بخشنده باشد و در باطن نیز همینگونه باشد.
به گفته هانری کربن، جابر بـن حـیان، کیمیاگری اسماعیلیمذهب است، ولذا در این کتاب رمزی، طرحهای ادواری شدن در حکمت تاریخ اسماعیلیه بر مبنای سه حرف «میم، عین و سین» شکل گرفته است و با ماجد تکمیل شده اسـت.
کتاب با مقدمهای در رابطه با جابر بن حیان و آثار او و شرح حال کراوس آغاز شده است. این مجموعه که شامل ۱۷ کتاب یا رساله از آثار جابر بن حیان است، بدون نظم و دستهبندی خاصی ارائه شده است. برخی از نوشتههای این مجموعه، بهصورت کامل و برخی بهصورت ناقص و تنها بخشی از رساله ذکر شده است.
برای نخستین بار در سده ششم هجری/ دوازدهم میلادی، آثار جابر (به نام گبر) به زبان لاتین ترجمه شد. سپس در قـرن 11 و 12ق/17 و 18م، مـستشرقان شروع به نوشتن مطالبی دربـاره جـابر کـردند. پل کراوس به مدت چهارده سـال (1944-1930م)، تـحقیقاتی در مورد جابر بن حیان به انجام رساند. تحقیقات وی در مورد جابر به «مـسئله جـابری» مشهور شد. فؤاد سزگین در اثر خود تـاریخ التـراث العـربی در مورد جابر بن حیان گفتگو کرد و نـظریات پاول کـراوس را زیر سؤال برد. ماکس مایرهوف، هاپکینز و دکتر سید حسین نصر نیز به تحقیق مـجموعه جـابری پرداخته و بسیاری از گوشههای تاریک زنـدگی و آثـار وی را روشن کـردهاند. اهـمیت این مـوضوع بدین سبب است که نتایج بـهدسـتآمده از سوی کراوس نه فقط در معنای محدودتر آن برای تاریخ علم، بلکه بـرای تـحقیقات اسلامشناسی اهمیت داشته است.
«کتاب الماجد»، اولین رساله مطرحشده در این مجموعه است. نویسنده در ابتدای این رساله به توصیه استادش درباره تألیف و ترتیب آثار اشاره کرده است. او چنین مینویسد که استاد ترتیب خاصی را در نگارش آثارش به او تأکید کرده که اگرچه بخشی از اهدافش را میدانسته، اما بر تمام اهداف ایشان واقف نبوده و نمیتوانسته با نظر ایشان مخالفت کند.
او در رابطه با عنوان کتاب، «ماجد» را در نزد مردم کسی میداند که بهلحاظ فعل و کردار ممدوح و بهلحاظ سجایا و صفات، کریم و بخشنده باشد و در باطن نیز همینگونه باشد.
به گفته هانری کربن، جابر بـن حـیان، کیمیاگری اسماعیلیمذهب است، ولذا در این کتاب رمزی، طرحهای ادواری شدن در حکمت تاریخ اسماعیلیه بر مبنای سه حرف «میم، عین و سین» شکل گرفته است و با ماجد تکمیل شده اسـت.
wikinoor: مجموعة_من_رسائل_جابر_بن_حیان