[ویکی نور] مجموعه مـصنفات شـیخ اشـراق، مشتمل بر مجموعه ای از آثار و رساله های فلسفی و عرفانی شهاب الدین یحیی سهروردی، به زبان های عربی و فارسی است. برخی از رساله ها، مانند بستان القلوب و یزدان شناخت، منسوب به سهروردی است.
جلدهای اول و دوم توسط هانری کربن، جلد سوم توسط سید حسین نصر و جلد چهارم توسط نجفقلی حبیبی تصحیح شده است.
این مجموعه آثار در چهار جلد منتشر شده که جلدهای اول، دوم و چهارم هرکدام مشتمل بر سه رساله و جلد چهارم مشتمل بر 14 رساله و در مجموع حاوی 23 رساله است.
سهروردی برخی آثارش، مانند الواح عمادی را به سبک و سیاق اشـراقیون نوشته است. آثار فارسی سهروردی را می توان از شاهکارهای نثر فارسی و از بهترین نمونه های نثر فلسفی تـمام ادوار تـاریخ ادبـیات فارسی دانست .
شیخ اشراق در این کتاب و دیگر آثاری که به روش مـشاء نـوشته، روح اشراق را نمایانده است. وی به هـمان انـدازه که از زبـان اسـتدلال بـهره برده، به زبـان شـهود نیز سخن گفته است.
سهروردی خود از کتاب حکمة الإشراق چنین سخن گفته است: «این کتاب ما هم برای طالبان حکمت ذوقی اسـت و هـم برای طالبان حکمت بحثی . کسانی که تنها جویای حکمت بحثی اند و نه متألّهند و نه خواستار تألّه، نصیبی از این کتاب نمی برند. ما این کتاب و رموز آن را جز با کسانی که مجتهد متألّهند یا طالب تألّه، بحث نـخواهیم کرد. حـداقل توقع از خواننده این کتاب آن است که به مرحله ای رسیده باشد که «بارقه الهی» به او رسیده و در وجود وی جای گرفته باشد... بنابراین، هرکس که فقط بحث یا تتبعات مدرسی می خواهد، می تواند راه مشّائیون را دنبال کنـد که فـی نـفسه خوب و سودمند است. بحث و سـخن مـا دربـاره اصول اساسی فلسفه اشراق (قواعد الإشراقیة) نمی تواند خطاب به چنین شخصی باشد. در حقیقت، مطلوب اصلی پیروان مکتب اشراق بدون «سوانح نوریه» نـابسامان و مـتشتت خـواهد بود».
جلدهای اول و دوم توسط هانری کربن، جلد سوم توسط سید حسین نصر و جلد چهارم توسط نجفقلی حبیبی تصحیح شده است.
این مجموعه آثار در چهار جلد منتشر شده که جلدهای اول، دوم و چهارم هرکدام مشتمل بر سه رساله و جلد چهارم مشتمل بر 14 رساله و در مجموع حاوی 23 رساله است.
سهروردی برخی آثارش، مانند الواح عمادی را به سبک و سیاق اشـراقیون نوشته است. آثار فارسی سهروردی را می توان از شاهکارهای نثر فارسی و از بهترین نمونه های نثر فلسفی تـمام ادوار تـاریخ ادبـیات فارسی دانست .
شیخ اشراق در این کتاب و دیگر آثاری که به روش مـشاء نـوشته، روح اشراق را نمایانده است. وی به هـمان انـدازه که از زبـان اسـتدلال بـهره برده، به زبـان شـهود نیز سخن گفته است.
سهروردی خود از کتاب حکمة الإشراق چنین سخن گفته است: «این کتاب ما هم برای طالبان حکمت ذوقی اسـت و هـم برای طالبان حکمت بحثی . کسانی که تنها جویای حکمت بحثی اند و نه متألّهند و نه خواستار تألّه، نصیبی از این کتاب نمی برند. ما این کتاب و رموز آن را جز با کسانی که مجتهد متألّهند یا طالب تألّه، بحث نـخواهیم کرد. حـداقل توقع از خواننده این کتاب آن است که به مرحله ای رسیده باشد که «بارقه الهی» به او رسیده و در وجود وی جای گرفته باشد... بنابراین، هرکس که فقط بحث یا تتبعات مدرسی می خواهد، می تواند راه مشّائیون را دنبال کنـد که فـی نـفسه خوب و سودمند است. بحث و سـخن مـا دربـاره اصول اساسی فلسفه اشراق (قواعد الإشراقیة) نمی تواند خطاب به چنین شخصی باشد. در حقیقت، مطلوب اصلی پیروان مکتب اشراق بدون «سوانح نوریه» نـابسامان و مـتشتت خـواهد بود».
wikinoor: مجموعه _مـصنفات _شـیخ_اشـراق