مجذوب کردن


معنی انگلیسی:
absorb, allure, attract, enchant, fascinate, magnetize, prepossess, entrance, take

مترادف ها

attract (فعل)
جذب کردن، جلب کردن، مجذوب ساختن، مجذوب کردن

witch (فعل)
مجذوب کردن، افسون کردن، سحر کردن

fascinate (فعل)
مجذوب کردن، شیفتن، افسون کردن، سحر کردن، شیدا کردن، دلربایی کردن

spellbind (فعل)
مجذوب کردن، سحر کردن، مفتون ساختن

فارسی به عربی

اسحر , اشغل , ساحرة

پیشنهاد کاربران

بپرس