مجذوب تبریزی

لغت نامه دهخدا

مجذوب تبریزی. [ م َ ب ِت َ ] ( اِخ ) میرزا محمد از فضلا و شعرای صوفی مشرب قرن یازدهم هجری و مثنوی «شاه راه نجات » از اوست و دیوان اشعارش متجاوز از پنجهزار بیت بوده است. از اوست :
گره بسته ای داشت طفلی به دست
بیفکند و اندر کمینش نشست
روان طفل دیگر ربودش ز جا
چو بگشود در وی نبد جز هوا
گره بسته دنیا و طفل آن دنی است
بگویش که چیزی در آن بسته نیست.
آتشی شب در نیستانی فتاد
سوخت چون عشقی که برجانی فتاد
شعله تا مشغول کار خویش شد
هر نئی شمع مزار خویش شد
نی به آتش گفت کاین آشوب چیست
مر ترا زین سوختن مطلوب چیست
گفت آتش بی سبب نفروختم
دعوی بی معنیت را سوختم...
مرد را دردی اگر باشد خوش است
درد بی دردی علاجش آتش است.
و رجوع به ریحانةالادب ج 5 ص 188 و ریاض العارفین ص 135 و قاموس الاعلام ترکی شود.

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] این صفحه مدخلی از اثر آفرینان است
مجذوب تبریزی، شرف الدین محمد
دانشمند و شاعر، متخلص به مجذوب. از فضلاء و دانشمندان تبریز و معاصر سلاطین صفویه بود. او شاعری صوفی مشرب و پای بند به اصول مذهب بود و دوبار به حج رفت و مزارات کربلا و نجف را نیز زیارت نمود. مجذوب در تبریز تدریس می کرد و شاگردان بسیاری از محضرش بهره می بردند. او در وزن و قافیه از حافظ تقلید می نمود و اشعار زیادی در مدح ائمه اطهار علیهم السلام دارد.
از آثارش: مثنوی اخلاقی «راه نجات» یا «شاه راه نجات» در آداب سیر و سلوک، در سه هزار بیت؛ رساله ی «تأییدات»، مشتمل بر مبحث توحید و نیز حدیث های مؤید امامت ائمه اطهار علیهم السلام و ستایش آنان، به نام شاه سلیمان صفوی در سیصد و چهارده بند، شامل هشت هزار بیت؛ منظومه ی «خزاین الفواید» در توحید و پیامبری و امامت با ذکر احادیث؛ مثنوی «مسلک النجاة»، در عرفان؛ منظومه ی «منهاج الحقایق»، در عرفان؛ دیوان شعر، شامل ساقی نامه و غزل و مخمس و ترجیع بند و قصیده و رباعی در پنج هزار بیت.

پیشنهاد کاربران

بپرس