مجداف

لغت نامه دهخدا

مجداف. [م ِ ] ( ع اِ ) بیل کشتی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).به معنی بیل کشتی که چوبی پهن باشد سه پهلو که بر پهلوی کشتی می بندند و کشتی را به آن می رانند. ( آنندراج ) ( از غیاث ). پاروی کشتی. خَلَه. مِجدَف. ج ، مجادیف. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). || بال مرغ. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ معین

(م ) [ ع . ] (اِ. ) ۱ - پاروی کشتی . ۲ - بال مرغ .

فرهنگ عمید

پاروی قایق رانی.

پیشنهاد کاربران

بپرس