مجتلب
لغت نامه دهخدا
مجتلب. [ م ُ ت َ ل َ ] ( ع ص ) برکشیده. بیرون کشیده. استخراج شده. مُستَخرَج. ( از یادداشت به خط مرحوم دهخدا ): و به سبب آنکه افاعیل این بحور گویی مستخرج و مجتلب است از اجزاءبحور دایره مختلفه مفاعیلن از طویل و مستفعلن از بسیط و فاعلاتن از مدید، نام آن دایره مجتلبه کردند. ( المعجم چ دانشگاه ص 70 ). و رجوع به ماده بعد شود.
فرهنگ معین
(مُ تَ لَ ) [ ع . ] (اِمف . ) جلب شده ، استخراج شده .
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید