مجبره. [ م ُ ج َب ْ ب ِ رَ ] ( اِخ ) پیروان مذهبی از مذاهب اسلامی و صاحب بیان الادیان گوید ایشان شش فرقه اند: جهمیه ، افطحیه ، نجاریه ، ضراریه ، صفاتیه ، نواصبه. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). از جمله اولین مسائل مابعدالطبیعی که میان مسلمانان مورد بحث قرار گرفت فکر جبر و اختیار است. در قرآن کریم مواردی که دلیل بر جبر در امور یا اختیار در آنها باشد متعدد است و همین موارد است که مایه ایجاد دو دسته در مقابل یکدیگر گردید که از اواخر قرن اول هجری آغاز مشاجره با یکدیگر کردند و این دو عبارتند از مجبره و قدریه. مجبره معتقد بودند که انسان در همه اعمال خود مجبور است و خداوند اعمال او را همچنان مقدر کرد که برگ را می ریزد و آب را جاری می کند. هر فعل و عملی مخلوق باری تعالی است و انتساب اعمال به مخلوق از راه مجاز است. ازقدیمترین کسانی که به نشر این عقیده در میان مسلمانان پرداخت مردی به نام جهم بن صفوان از موالی خراسان بود که مدتی در کوفه بسرمی برد و بعد کاتب حارث بن سریج شد که در خراسان بر نصربن سیار عامل بنی امیه خروج کرد و منهزم گردید وجهم نیز مقید و مقتول شد ( 128 هَ.ق. ) و پیروان او را جهمیه گویند. ( از تاریخ ادبیات ایران ، تألیف دکتر صفا ج 1 ص 51-52 ) : و این آیت دلیل است بر بطلان مذهب مجبره. ( ابوالفتوح ).