مجاهدات

/mojAhedAt/

لغت نامه دهخدا

مجاهدات. [ م ُ هََ / هَِ ] ( ع اِ ) جهادها و کارزارها در راه خدا. ( ناظم الاطباء ). ج ِ مجاهدة. و رجوع به مجاهدة و مجاهدت شود. || جنگ کردن با جد و جهد. || رنجها و مشقتها و محنتها. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

( مصدر و اسم ) جمع مجاهدت ( مجاهده ) .

پیشنهاد کاربران

جهاد و برای مونث
تلاش کردن و کوشیدن، و در علم الهیات بر دو گونه باشد .
صغیر و کبیر که تلاش کوچک دفاع از سرزمین و جنگ با دشمن است ،
و تلاش بزرگ جنگ و پیکار با نفس دون و به زنجیر کشیدن غرائز و امیال است .
مجاهد
که برای * ( مونث ) * به کار می برند🤗
مجاهد ها که برای جنس مونث است
کوشش ها

بپرس